"استغاثه" از دیدگاه اهل بیت(علیهم السلام)
رسول چگینی
مقدمه
"استغاثه" در لغت مصدر باب استفعال از ماده «غوث» به معنای کمک خواستن به هنگام بلا و گرفتاری است،[1] و اسم مصدر آن «غیاث» است.[2] در کتاب فرهنگ فقه در تعریف استغاثه گفته شده است: «فرياد خواهى براى رهايى از گرفتارى».[3]
فرق آن با دعا این است که دعا، هر نوع خواندنی را شامل میشود؛ اما استغاثه خواندن همراه با فریاد و یاریجستن است. البته در آیات و روایات، این تفکیک میان دعا و استغاثه آشکار نیست و در مواردی، در معنای هم به کار رفته اند. برای نمونه در آیه «وَادْعُواْ شُهَدَآءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ»؛[4] (گواهان خود را - غیر از خدا - برای کمک فراخوانید)، دعا در معنای استغاثه استعمال شده است.
افزون بر این از برخی موارد که در آن واژههایی مانند: «صرخ» (فاطر: 37)، «ندا» (انبیاء: 76، 83، 87-88؛ نساء: 75)، «دعا» (انعام: 63-64؛ یونس: 12)، بکار رفته و همچنین از سیاق برخی آیات، مانند 214 سوره بقره، مفهوم استغاثه استفاده میشود.
استغاثه بر دو نوع استغاثه به خدا و بندگان است. آیات و روایات و همچنین سیره مسلمانان بر جایز بودن استغاثه به خدا دلالت دارد و در آن هیچ اختلافی نیست. اما درباره استغاثه به اولیای الهی (زندگان و ارواح مردگان) اختلافاتی دیده می شود و وهابیان از منکران اصلی مشروعیت این عمل هستند به گونه ای که استغاثه کننده به غیر خدا را مشرک قلمداد می کنند. با نگاهی به روایات اهل بیت(علیهم السلام)، به خوبی می توان مشروعیت استغاثه به اولیای الهی را به اثبات رسانید. در ادامه این روایات را از زیر نظر می گذرانیم.
استغاثه از منظر اهل بیت(علیهم السلام)
روایات اهل بیت(علیهم السلام) بر مشروعیت استغاثه به ارواح اولیای الهی دلالت دارند. با نگاهی به این روایات شاهد هستیم که ائمه معصومین(علیهم السلام) این شیوه را برای برآورده شدن حاجات دنیوی و اخروی آموزش داده اند. در این بخش، ابتدا به روایاتی که حکایت از استغاثه به پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و اهل بیت(علیهم السلام) دارند، اشاره می شود و سپس تعالیم استغاثه محور اهل بیت(علیهم السلام) ذکر می گردد.
روایات اهل بیت(علیهم السلام) از استغاثه مردم به پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و اهل بیت(علیهم السلام) در روز قیامت خبر می دهند.[5] حتی روایت شده که در قیامت، شخص جهنمی از برادر مؤمن خود طلب یاری و استغاثه می کند و از او می خواهد به سبب کمکی که در این دنیا به او کرده است، برای نجات او از جهنم به فریاد او برسد. هنگامی که شخص مؤمن به یاری دوست خود می شتابد، خداوند به ملائکه دستور می دهد که آن شخص جهنمی را رها کنند.[6] این روایات، نشاندهنده عدم تعارض استغاثه به غیر خدا با توحید است؛ زیرا اگر این امر، با توحید ناسازگار بود، نباید بندگان در روز قیامت و در محضر خدای متعال از آن استفاده کنند و خداوند نیز نباید استغاثه آنان را برآورده سازد.
همچنین در روایات، بیان شده که شعار اهل بیت(علیهم السلام) در معرکه جنگ، «یا محمد» است.[7] این به معنای آن است که اهل بیت(علیهم السلام) در سختترین لحظات برای دستیابی به پیروزی به پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) استغاثه می کنند.
در برخی دیگر از روایات، اهل بیت(علیهم السلام) با عنوان «باب الغوث» معرفی شده اند که هنگام قرار گرفتن در تنگنا، فریادرس انسان خواهند بود.[8] در این میان، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عنوان «غوث» و «غیاث» این امت معرفی شده اند[9] که بیانگر مسئولیت ویژه ای است که به ایشان سپرده شده است. در زیارت معروف آل یاسین، وصف «غوث و رحمت واسعه» برای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به کار برده شده است.[10]
در پرتو مشروعیت استغاثه به غیر خدا، اهل بیت(علیهم السلام) شیوه هایی را برای استغاثه به پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و اهل بیت(علیهم السلام) آموزش داده اند تا مؤمنان بتوانند با انجام آنها، خواسته های خود را برآورده سازند. از مهمترین استغاثه هایی که آموزش داده شده است، عبارتند از:
الف) استغاثه به پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و جبرئیل
شیخ کلینی روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است که حضرت سفارش کردند هنگانی که امر نگران کننده ای بر انسان عارض شد، دو رکعت نماز بخواند و در سجده آخر نماز این ذکر را بگوید: «ای جبرئیل ای محمد، ای جبرئیل ای محمد، مرا در این امر کفایت کنید، همانا شما کفایت کنندگان هستید و مرا به اذن خدا حفظ کنید همانا شما حفظ کنندگان هستید».[11]
حسن بن فضل طبرسی (م قرن 6ق) این نماز را «صلاة الکفایة» نامیده و جزئیات بیشتری از آن ذکر کرده است از جمله اینکه ذکر یاد شده را صد مرتبه تکرار کند.[12]
ب) استغاثه به پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و اهل بیت(علیهم السلام)
طبرسی پیشگفته، نماز دیگری را به عنوان «صلاة الغیاث» نیز ذکر کرده است. در این روایت، امام صادق(علیه السلام) ضمن آموزش نماز استغاثه به خدای متعال، این ذکر را برای سجده نماز تعلیم داده اند:
«یا محمد یا رسول الله، یا علی یا سید المؤمنین و مؤمنات، به شما به سوی خدا استغاثه می کنم، یا محمد یا علی، به شما استغاثه می کنم به فریادم رسید، به سبب محمد و علی و فاطمه – و سایر ائمه – به خداوند متعال توسل می جویم». حضرت تضمین کرده اند که پس از به جای آوردن این نماز، ان شاءالله گرفتاری آن شخص برطرف خواهد شد.[13]
نکته قابل توجه اینکه اگرچه این نماز برای استغاثه به خداوند به جای آورده می شود، اما از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و اهل بیت(علیهم السلام) طلب کمک و یاری می شود؛ این بدان معنا است که استغاثه به پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و اهل بیت(علیهم السلام) چیزی جدای از استغاثه به خداوند متعال نیست و چونکه استغاثه کننده به پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)، با اعتقاد به وسیله بودن ایشان این عمل را انجام می دهد، این استغاثه او هیچ تعارضی با توحید ندارد.
ج) استغاثه به پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) در شب نیمه شعبان
شیخ طوسی (م 460ق) در کتاب «الأمالی» برای شب نیمه شعبان، نمازی از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است که در آن به پیامبر خدا(صلی الله علیه واله وسلم) استغاثه می شود. بر اساس این روایت، در رکعت اول سوره حمد و جحد، و رکعت دوم سوره حمد و توحید خوانده می شود. پس از نماز 33 مرتبه سبحان الله، 33 مرتبه الحمدلله، و 34 مرتبه الله اکبر گفته شود. سپس دعای «يا من إليه ملجأ العباد في المهمات» تا انتها خوانده شود و سپس به سجده برود و 20 مرتبه «یا رب»، 7 مرتبه «یا محمد»، 10 مرتبه «لا حول و لا قوة إلا بالله»، 10 مرتبه «ما شاء الله» و 10 مرتبه «لا قوة إلا بالله» بگوید. سپس بر پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) درود بفرستد و حوائجش را از خداوند مطالبه کند. امام صادق(علیه السلام) تضمین کرده اند کسی که این نماز را به جای آورد، خداوند حاجت او را برآورده می سازد.[14]
همانگونه که ملاحظه می شود در این نماز نیز به پیامبر خدا(صلی الله علیه واله وسلم) استغاثه شده است و پس از ذکر یا رب، ذکر یا محمد بیان می شود. بدون تردید، ذکر نام پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) در این نماز، جز برای استغاثه به ایشان نیست و همچنین این استغاثه، هیچ منافاتی با توحید ندارد؛ زیرا نام پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) در امتداد نام خداوند به کار برده می شود و نه به صورت مستقل!
د) استغاثه به اهل بیت(علیهم السلام) برای رفع گرفتاری
شیخ طوسی روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است که شخصی نزد حضرت آمد و از بِدِهی سنگین و فشارهای حکومتی گلایه داشت و تقاضای آموزش دعایی داشت که مشکلات او را برطرف سازد. امام صادق(علیه السلام) به او این نماز را تعلیم دادند که در رکعت اول، سوره حمد و آیت الکرسی، و در رکعت دوم سوره حمد و آیات پایانی سوره حشر را بخواند. سپس قرآن را بر روی سر قرار دهد و به چهارده معصوم به صورت جداگانه استغاثه کند و سپس حاجتش را از خدا بخواهد. در ادامه این داستان گفته شده که آن شخص این عمل را انجام داد و همه مشکلاتش بر طرف گشت. دعایی که هنگام قرآن به سر گرفتن گفته شده، این است:
«بهذا القرآن و بحق من أرسلته به، و بحق كل مؤمن مدحته فيه، و بحقك عليهم، فلا أحد أعرف بحقك منك بك يا الله عشر مرات، ثم تقول يا محمد عشر مرات يا علي عشر مرات يا فاطمة عشر مرات يا حسن عشر مرات يا حسين عشر مرات يا علي بن الحسين عشر مرات يا محمد بن علي عشر مرات يا جعفر بن محمد عشر مرات يا موسى بن جعفر عشر مرات يا علي بن موسى عشر مرات يا محمد بن علي عشر مرات يا علي بن محمد عشر مرات يا حسن بن علي عشر مرات يا حجة عشر مرات».[15]
این دعا به خوبی مشروعیت استغاثه به اهل بیت(علیهم السلام) را به اثبات می رساند و ثابت می کند استغاثه به غیر خدا، اگر در امتداد استغاثه به خداوند قرار گیرد، هیچ مشکلی ندارد و بلکه موجب برآورده شدن حاجات می شود.
هـ) استغاثه به اهل بیت(علیهم السلام) برای شفای بیماری روحی و جسمی
حدیث دیگر درباره استغاثه به اهل بیت(علیهم السلام) برای درمان بیماری های روحی و جسمی است. در این حدیث، شخصی نزد امام صادق(علیه السلام) آمد و از وجود این بیماری ها شِکوه کرد و از ایشان خواست که تعویذی تعلیم دهد که این مشکلات او را برطرف سازد. حضرت به او آموخت که پس از به جای آوردن نماز واجب، این دعا را بخواند: «پناه می برم به جلال و قدرت و هیبت و سلطان تو از مشکلی که برایم به وجود آمده، ای پناهِ من یا الله، ای پناه من یا رسول الله، ای پناه من یا امیرالمؤمنین، ای پناه من یا فاطمه بنت رسول الله، به فریاد من برسید».[16]
سپس دستش را بر روی سرش بگذارد و از خدا بخواهد که بیماری او رفع شود. در این دعا نیز به صراحت از پیامبر، امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه سلام الله علیهم اجمعین طلب یاری و استغاثه شده و این استغاثه، در طول استغاثه به خداوند انجام گرفته است.
و) استغاثه به پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و امیرالمؤمنین(علیه السلام)
طبری آملی (م قرن 5ق) در کتاب دلائل الامامة به دعایی که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عالم رؤیا به ابوالحسین بن ابی البغل کاتب آموزش دادند، اشاره کرده است. این شخص برای در امان ماندن از شر دشمن خود به مقبره قریش در بغداد پناه برد و از کلیددار آنجا خواست که درِ بارگاه امامین کاظمین(علیه السلام) را قفل کند و اجازه دهد آن شب را در آنجا به دعا و مناجات سپری کند. نیمه های شب، متوجه حضور جوان خوشسیمایی در آنجا شد که قبر امام کاظم(علیه السلام) و امام جواد(علیه السلام) را زیارت می کرد. آن جوان به ابوالحسین گفت که چرا دعای فرج را نمی خواند و سپس این دعا را به او تعلیم داد. در پایان دعا، باید به سجده رفته و این اذکار را 100 مرتبه بیان کند:
«يا محمد يا علي، يا علي يا محمد، اكفياني فانكما كافياي، وانصراني فانكما ناصراي».
ابوالحسین مشغول انجام این اعمال شد و وقتی به پایان رسید، متوجه غیبت آن شخص شد. هنگامی که این ماجرا را برای کلیددار مطرح کرد، او گفت که تو موفق به زیارت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شده ای و این اتفاق چند مرتبه دیگر نیز واقع شده بود.[17]
در دعایی که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به آن شخص آموخته، استغاثه به پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) وجود دارد و با عبارت «اکفیانی و انصرانی» از ایشان طلب یاری شده است.
ز) استغاثه به پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)، امیرالمؤمنین(علیه السلام) و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
علی بن حسن طبرسی (م قرن 7ق) و ابن المشهدی (م 610ق) دعای دیگری را نقل کرده اند که شبیه به ماجرای پیشین است؛ اما متن دعا تفاوت هایی با مورد قبل دارد. در این روایت، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعای فرج را آموزش دادند که با عبارت «اللهم عظم البلاء و برح الخفاء و انکشف الغطاء» آغاز می شود. در بخش پایانی دعا می خوانیم:
«یا محمد یا علی، اکفیانی فانکما کافیای، وانصرانی فانکما ناصرای، یا مولای یا صاحب الزمان، الغوث الغوث، ادرکنی ادرکنی ادرکنی».[18]
در این ماجرا، پیامبر خدا(صلی الله علیه واله وسلم)، امیرالمؤمنین(علیه السلام) و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مورد استغاثه قرار گرفته اند و از ایشان طلب یاری شده است.
ح) استغاثه به صالحان هنگام گم شدن در مسیر
شیخ صدوق (م 381ق) به روایتی از امیرالمؤمنین(علیه السلام) اشاره کرده است که هنگام گم شدن در مسیر سفر و به خطر افتادن جان انسان، فریاد برآورد «ای صالح به فریاد من برس». امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرموده اند در میان اجنه کسانی هستند که وقتی این صدا را بشنوند، به کمک آن شخص خواهند آمد و او را نجات می دهند.[19] پیشتر بیان کردیم که احمد بن حنبل (م 241ق) نیز این شیوه را به کار بسته و با استغاثه به افراد صالح، خود را نجات داده است. از احمد بن حنبل نقل شده است: «من پنج حج به جا آورده ام که دو تای آن را سواره و سه تای آن را پیاده بودم و یا سه تا سواره و دو تا پیاده که در یکی از این سفرهای حج که پیاده بودم راه را گم کردم پس فریاد زدم ای بندگان خوب مرا راهنمایی کنید و راه را برایم نشان دهید که تا این را گفتم راه را پیدا کردم».[20]
ط) استغاثه به حضرت فاطمه(سلام الله علیها)
حسن بن فضل طبرسی (م قرن 6ق) در کتاب «مکارم الاخلاق» به دو دعا برای استغاثه به حضرت فاطمه(سلام الله علیها) اشاره کرده است. دعای نخست که سندی برای آن ذکر نکرده، با عنوان «صلاة الاستغاثة بالبتول» معرفی شده است. در این دعا، پس از اقامه دو رکعت نماز، به سجده رفته و صد مرتبه ذکر «یا فاطمه» را بگوید. سپس گونه راست و چپ را به ترتیب بر زمین گذاشته و در هر حالت، همین ذکر را صد مرتبه تکرار کند. پس از آن دوباره به سجده رود و 110 مرتبه ذکر «یا فاطمه» را تکرار کند. پس از آن دعایی را بخواند و سپس حاجت خود را از خدا طلب کند.[21]
دعای دوم که از محمد بن حسن صفار (م 290ق) نقل کرده، به عنوان «صلاة للحُمَّی» نامیده شده است. این دعا مربوط به کسی است که تب کرده باشد که باید دو رکعت نماز بخواند و سپس گونه راست خود را بر زمین گذاشته و 10 مرتبه بگوید: «یا فاطمه بنت محمد» و از ایشان شفای بیماری خود را طلب کند.[22]
نتیجه مطالب این بخش اینکه آموزه های اهل بیت(علیهم السلام)، مشروعیت استغاثه به اولیای الهی را به اثبات می رساند. این استغاثه هیچ تعارضی با توحید و استغاثه به خداوند ندارد؛ زیرا استغاثه به اهل بیت(علیهم السلام) با اعتقاد به استقلال ایشان در تأثیرگذاری نیست، بلکه این استغاثه در طول استغاثه به خداوند و با اعتقاد به تأثیرگذاری به نحو سببیت است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.