پاسخ اجمالی:
بزرگان علم اخلاق براى حسد مراحل مختلفى ذكر كرده اند؛ از جمله دو مرحله كاملا متمايزی که ذیلا بیان می شود: 1. وجود حسد در درون دل و در اعماق روح، به گونه اى كه انسان آن را كنترل كند و اثرش در گفتار و رفتار او ظاهر نگردد. 2. وجود حسد در درون به گونه اى كه از كنترل فرد حسود خارج شود و با سخنان و اعمال شيطانى بروز كند و براى انتقامگيرى از مَحسُود و زوال نعمت او تلاش شود.
از بعضى روايات استفاده مى شود كه همه - يا غالب – مردم، رگه هاى حسد در درون جانشان وجود دارد؛ ولى تا آن را در گفتار و رفتار خود ظاهر نكنند، گناهى بر آنان نوشته نمى شود.
پاسخ تفصیلی:
بزرگان علم اخلاق براى حسد مراحل مختلفى ذكر كرده اند؛ از جمله دو مرحله كاملا متمايزی که ذیلا بیان می شود:
1. وجود حسد در درون دل و در اعماق روح، به گونه اى كه انسان آن را كنترل كند و اثرش در گفتار و رفتار او ظاهر نگردد.
2. وجود حسد در درون به گونه اى كه از كنترل فرد حسود خارج شود و با سخنان و اعمال شيطانى بروز كند و براى انتقام گيرى از مَحسُود و زوال نعمت او تلاش شود.
از بعضى روايات استفاده مى شود كه همه - يا غالب – مردم، رگه هاى حسد در درون جانشان وجود دارد؛ ولى تا آن را در گفتار و رفتار خود ظاهر نكنند، گناهى بر آنان نوشته نمى شود.
در حديثى از پيغمبر اكرم صلّى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: «ثَلَاثٌ لَا يَنْجُو مِنْهُنَّ أَحَدٌ الظَّنُّ وَ الطِّيَرَةُ وَ الْحَسَدُ وَ سَأُحَدِّثُكُمْ بِالْمَخْرَجِ مِنْ ذَلِكَ إِذَا ظَنَنْتَ فَلَا تُحقّقْ وَ إِذَا تَطَيَّرْتَ فَامْضِ وَ إِذَا حَسَدْتَ فَلَا تَبْغِ؛[1] سه چيز است كه هيچ كس از آن رهايى نمى يابد: گمان بد، فال بد و حسد و من راه نجات از آنها را براى شما بازگو مى كنم. هنگامى كه گمان بد درباره كسى بردى، ترتيب اثر به آن نده و هنگامى كه فال بد زدى اعتنا مكن و به كار خود ادامه بده و هنگامى كه به كسى حسد پيدا كردى ستم مكن [و در گفتار و اعمال با حسد هماهنگ مشو]».
در حديث ديگرى درباره این رذائل سه گانه و سخت بودن نجات یافتن از آنها آمده است: «قَلَّ مَنْ يَنْجُو مِنْهُنَّ؛[2] كمتر كسى از اين سه صفت نجات مى يابد». از اين تعبير استفاده مى شود كه اين حكم عمومى نيست و انبيا و اوليا را شامل نمى شود چراكه اگر آنها در ظاهر و باطن از حسد پاك نشوند هرگز به آن مقامات والاى روحانى و معنوى نمى رسند.
به هر حال، در اينكه صفت حسد از رذايل اخلاقى است، خواه به مرحله ظهور و بروز برسد يا نه، شكّى نيست. سخن در اين است كه آيا اگر به مرحله ظهور و بروز نرسد، گناه و عقوبتى بر آن نوشته مى شود يا نه؟ ظاهرا دليلى بر گناه بودن آن در مرحله عدم ظهور و بروز نداريم؛ هرچند صفت نكوهيده اى است.[3]
منبع: اخلاق در قرآن
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.