خداوند مى فرمايد: «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ؛ آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد و اجرا كنيد، و آنچه را از آن نهى كرده خوددارى نمائيد، و از مخالفت خدا بپرهيزيد كه خداوند شديد العقاب است». اين آيه تمام اوامر و نواهى پيامبر را شامل مى شود. خداوند با اين آيه اطاعت پيغمبر را در آنچه براى مردم آورده و آنچه نهى كرده واجب نموده است، كه شامل قول و فعل و تقرير مى شود و سپس هشدار داده و تخلّف از آن را مستلزم كيفر دانسته است. امّا بخاری از «ابن عبّاس» نقل می کند كه: «هنگامى كه رسول خدا (ص) در آستانه رحلت از دنيا قرار گرفت و اطراف حضرت گروهى حاضر بودند، فرمود: "[قلم و دوات و كاغذى] بياوريد تا نامه اى براى شما بنويسم كه به بركت آن بعد از آن هرگز گمراه نشويد". بعضى از حاضران گفتند: "بيمارى بر پيامبر (ص) غلبه كرده و نزد شما قرآن است، و قرآن براى ما كافى است"! در ميان حاضران غوغا و اختلاف افتاد، بعضى مى گفتند: "بياوريد تا حضرت بنويسد و هرگز گمراه نشويد" و بعضى غير از آن را مى گفتند. هنگامى كه سر و صدا و غوغا و اختلاف فزونى گرفت، رسول خدا (ص) فرمود: "برخيزيد و از نزد من برويد"». اين ماجرا يكى از روشن ترين موارد تخلف از دستور پيامبر (ص) و مخالفت با آيات قرآن محسوب مى شود.
«سقيفه بنى ساعده» سايبانى بود در يكى از ميدان هاى مدينه، كه اهل مدينه به هنگام لزوم، در آنجا اجتماع مى كردند و به تبادل نظر مى پرداختند. بعد از رحلت رسول اللّه (ص) طايفه انصار بر مهاجرين پيشدستى كرده و براى تعيين جانشين پيامبر (ص) در آنجا اجتماع كردند و به گفته «طبرى» مورّخ معروف، خواسته آنها اين بود كه «سعد بن عباده» كه بزرگ قبيله «خزرج» بود، به عنوان خليفه رسول اللّه تعيين شود، و به همين منظور «سعد بن عباده» را كه سخت بيمار بود به «سقيفه» كشاندند. وقتى ماجراى انصار و «سعد بن عباده» به گوش «عمر» رسيد به سوى خانه پيامبر (ص) آمد و به سراغ «ابوبكر» فرستاد در حالى كه «ابوبكر» در خانه بود و با كمك على (ع) مى خواست ترتيب غسل و كفن و دفن پيامبر (ص) را بدهد، از او دعوت كرد كه بيرون آيد و گفت حادثه مهمّى روى داده كه حضور تو لازم است. هنگامى كه «ابوبكر» بيرون آمد، جريان را براى او بازگو كرد و هر دو با سرعت به سوى «سقيفه» شتافتند. در راه «ابو عبيده جرّاح» را هم ديدند و با خود بردند. ...
خداوند در آيه 207 سوره بقره می فرمايد: «بعضى از مردم [با ايمان و فداكار، همچون على (ع) در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر (ص)] جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى فروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است». اين آيه شريفه، كه به آيه ليلة المبيت معروف شده، يكى از مهم ترين آيات فضايل حضرت امير المؤمنين (ع) مى باشد. فضيلتى كه نظير آن در اسلام براى هيچ كس ثابت نشده است. آيه فوق به فداكارى بى نظير امام اوّل شيعيان، كه در شب تاريخى هجرت پيامبر اسلام (ص) به سوى مدينه، در بستر آن حضرت خوابيد، اشاره دارد و با توضيحى كه خواهد آمد از جمله آيات مربوط به ولايت آن حضرت مى باشد.
روايات تكان دهنده و كوبنده اى درباره مشروبات الكلى از ائمه اهل بيت (ع) نقل شده كه بى پرواترين افراد گناهكار را به لرزه در مى آورد! همين اندازه بس كه در شرع ما آن را «ام الخبائث» مى نامند. از بعضى روايات ائمه اهل بيت (ع) استفاده مى شود كه نشستن پاى سفره اى كه شراب در آن وجود دارد، حرام است. شرب خمر در روایات بزرگترين گناه شمرده شده است. اگر كسى آن را حلال بداند، در صورتى كه متوجّه باشد كه لازمه حلال دانستن آن، تكذيب خدا و پيغمبر (ص) مى باشد، كافر است.
ميگسارى در زمان جاهليت و قبل از ظهور اسلام فوق العاده رواج داشت و به صورت يك بلاى عمومى در آمده بود، تا آنجا كه بعضى از مورخان مى گويند عشق عرب جاهلى در سه چيز خلاصه مى شد: شعر و شراب و جنگ! روشن است كه اگر اسلام مى خواست بدون رعايت اصول روانى و اجتماعى با اين بلاى بزرگ عمومى به مبارزه برخيزد، ممكن نبود. لذا از روش تحريم تدريجى و آماده ساختن افكار و اذهان براى ريشه كن كردن ميگسارى استفاده كرد. در این راستا قرآن مجيد در چهار مرحله حكم به تحريم شراب داد.
على عليه السلام صاحب حكمت و دانش / گستره علم و دانش حضرت على (ع) / مرجعيّت علمى امام على (ع) / امام على (ع) دروازه شهر علم پيامبر (ص) / سخنى درباره «نهج البلاغه» و «گوينده آن» / فصاحت و بلاغت نهج البلاغه / محتواى ژرف و عميق نهج البلاغه / جاذبه فوق العاده نهج البلاغه / اسناد نهج البلاغه / سيّد رضى گرد آورنده نهج البلاغه / چرا سيد رضی نهج البلاغه را جمع آورى كرد؟ / شروح نهج البلاغه / پيام امام امير المؤمنين عليه السلام (شرح تازه و جامعى بر نهج البلاغه) / ويژگى هاى اين شرح (پيام امام امير المؤمنين عليه السلام)
«رياكارى» تخريب كننده فضائل اخلاقى و عاملى براى پاشيدن بذر رذائل در روح و جان انسانهاست. در حديثى از رسول خدا (ص) مى خوانيم كه فرمود: «كسى كه نماز را به خاطر ريا بخواند، مشرك شده و كسى كه روزه را براى ريا به جا آورد، مشرك شده و كسى كه صدقه و انفاق را براى ريا انجام دهد، مشرك شده. سپس آيه "فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ..."، را تلاوت فرمود». روزه از معدود عباداتى است كه گناه بزرگ ريا و خودنمائى نمى تواند در آن نفوذ كند؛ زيرا شخصى كه اهل روزه است و لياقت بار يافتن به اين ضيافت الهى را دارد، هرگز به غير از خدا به ديگرى فكر نمى كند. در احکام روزه نيز اگر شخص روزه دار حين روزه قصد ريا نمايد، روزه اش باطل است و بايد قضا نمايد؛ البته کفاره ندارد. لذا تمام «عبادات»، مشروط به «اخلاص» هستند و از طرفی خود عبادات از اسباب خلوص نيت هستند. امير مؤمنان على (ع) می فرمايد: «خداوند ايمان را براى تطهير دل از شرك واجب فرموده، و نماز را براى پاك شدن از تكبّر، و زكات را سبب روزى قرار داده، و روزه را وسيله اى براى پرورش اخلاص بندگان».
جدل به معناى «تابيدن طناب» است؛ اگر طناب خوب پيچيده و تابيده شود، عرب مى گويد: «جَدَلتُ الحَبلَ». اين لفظ در مورد دو نفر كه با هم كشتى مى گيرند و به يكديگر مى پيچيدند نيز اطلاق مى شود؛ همان طور كه در مسائل فكرى و منطقى نيز اگر دو نفر باهم به بحث بپردازند و در مباحثه، افكار آنها به همديگر بپيچد نيز اين لفظ استعمال مى شود. امام صادق عليه السّلام درباره اخلاق شايسته برای کسی که روزه های مستحبّی سه روزه هر ماه قمری - غير از ماه رمضان - را می گيرد، فرمود: «هرگاه يكى از شما سه روز از ماه (پنجشنبه اول ماه، چهارشنبه وسط ماه و پنجشنبه آخر ماه) را روزه بگيرد، نبايستى با كسى ستيزه و نادانى نمايد و به سوگند و عهد و پيمان شتاب ننمايد و اگر كسى به او نادانى نمود، بايستى تحمّل و بردبارى كند».
«روزه» ابعاد گوناگونى دارد، و آثار فراوانى از نظر مادى و معنوى در وجود انسان مى گذارد، كه از همه مهمتر «بعد اخلاقى» و فلسفه تربيتى آن است. از فوائد مهم روزه اين است كه روح انسان را «تلطيف»، و اراده انسان را «قوى»، و غرائز او را «تعديل» مى كند. در حقيقت بزرگترين فلسفه روزه همين اثر روحانى و معنوى آن است. روزه با محدوديت هاى موقت به او «مقاومت و قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت» را مى بخشد. بين روزه و صبر رابطه متقابل وجود دارد؛ از يک سو روزه آفرينده روح صبر در انسان است؛ از يک سو کمال روزه به صبر است و ارزش خود را از آن می گيرد؛ چرا که بدون صبر روزه تحمل نمی شود و صلابت، متانت، حلم و حسن خلقی که از روزه دار توقع می رود، محقق نخواهد شد. مهمترين مصداق «صبر بر طاعت و سختی عبادت»، همين صبر در هنگام روزه داری است.
خانواده يك اجتماع كوچك است و استحكام پيوندهاى اين اجتماع كوچك در پيشرفت انسان در زمينه هاى مادّى و معنوى تأثير بسزايى دارد. هنگامى كه اجتماعات كوچك خويشاوندى نيرومند شد، اجتماع عظيم آنها نيز عظمت مى يابد و از هر نظر قوى خواهد شد. به همين دليل، اسلام كه آيينى اجتماعى است به موضوع «صله رحم» اهمّيّت زيادى داده و صله رحم را از واجبات و قطع رحم را از محرّمات و گناهان بزرگ شمرده است. رسول خدا (ص) در ضمن توصيه هايی که به مناسبت ماه مبارک رمضان و درباره مراقبت های اخلاقی اين ماه ايراد کرده اند؛ می فرمايد: «هر کس در اين ماه با خويشان خود بپيوندد، خدا او را در قيامت به رحمت خود واصل گرداند و هر کس در اين ماه رابطه اش را با خويشان خود قطع کند، خداوند در قيامت رحمت خود را از او دريغ نمايد».