امام حسين عليه السلام در يكى از خطبه هاى خود فرمود: «و بدانيد نيازهاى مردم به شما از نعمت هاى خدا بر شماست، از اين نعمت ناراحت نشويد كه تبديل به نقمت خواهد شد؛ وَ اعْلَمُوا أَنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكُمْ، فَلَا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَحُورَ نِقَماً». كسانى كه خداوند نعمت فراوانى به آنها داده، بايد از مراجعات مكرر مردم تعجب يا وحشت نكنند، اين خود نعمت ديگرى است كه بتوانند با نعمت هاى وافرى كه در اختيار آنهاست گره از كار مردم بگشايند. امیر المؤمنین می فرماید: «آن كس كه وظيفه واجب خود را در برابر اين نعمت هاى الهى انجام دهد زمينه دوام و بقاء آنها را فراهم ساخته و آن كس كه به وظيفه واجب خود در برابر آنها عمل نكند آنها را در معرض زوال و فنا قرار داده است».
مردى از اهل كوفه خدمت امام حسين عليه السّلام نامه نوشته و عرض كرد: اى آقا و سرورم، برنامه اى به من بدهيد كه خير دنيا و آخرت در آن جمع باشد. امام عليه السّلام جواب كوتاه و پرمعنايى براى او نوشتند: به نام خداوند بخشنده بخشايشگر، كسى كه رضايت خدا را بر ناراحتى مردم ترجيح دهد، خداوند قلب هاى مردم را به سوى او جلب خواهد كرد و كسى كه رضايت مردم را بر خشنودى خدا ترجيح دهد، خداوند او را به مردم وا مى گذارد، والسّلام؛ «عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ (ع) قَالَ: كَتَبَ رَجُلٌ إِلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍ (ع) يَا سَيِّدِي أَخْبِرْنِي بِخَيْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَكَتَبَ إِلَيْهِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّهُ مَنْ طَلَبَ رِضَى اللَّهِ بِسَخَطِ النَّاسِ كَفَاهُ اللَّهُ أُمُورَ النَّاسِ وَ مَنْ طَلَبَ رِضَى النَّاسِ بِسَخَطِ اللَّهِ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَى النَّاسِ، وَ السَّلَامُ».
روزى امام حسين عليه السلام به اصحاب خود فرمود: اى مردم! خدای تعالی خلق ننموده است بندگان را مگر از براى آنكه او را بشناسند، و چون او را شناختند عبادتش كنند، و چون او را عبادت نمودند، از عبادت غير او بى نياز شوند؛ «أَيُّهَا النَّاسُ! إِنَ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِيَعْرِفُوهُ، فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ ...». ما همه براى عبادت پروردگار آفريده شده ايم، اما مهم اين است كه بدانيم حقيقت «عبادت» چيست؟ آيا تنها انجام مراسمى مانند ركوع و سجود و قيام و قعود و نماز و روزه منظور است؟ يا حقيقتى است ما وراى اينها؟
مردى معناى آيه «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ؛ و امّا نعمت پروردگارت را بازگو» را از حضرت سيّدالشهدا عليه السلام پرسيد. آن حضرت فرمود: خدا به پيامبر صلّی الله عليه و آله امر کرده تا نعمت هايى را كه در امر دين به او عطا كرده، بازگو كند و به زبان آورد؛ «سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنْ مَعْنَى قَوْلِ اللَّهِ "وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ" قَالَ(ع) أَمَرَهُ أَنْ يُحَدِّثَ بِمَا أَنْعَمَ اللَّهُ بِهِ عَلَيْهِ فِي دِينِهِ». اين حديث اشاره به دو نکته مهم دارد: نکته اوّل: اينکه يكى از مراحل شكر نعمت هاى الهى بازگو كردن آن است. نکته دوّم: اينکه خداوند درباره «دين» نعمت هايی ويژه به فرستاده گرامی خويش بخشیده است.
امام حسين عليه السّلام فرمود: «خداوند طاقت (تاب آوری) كسى را نستاند مگر آنكه بار طاعتى را از دوش او بردارد و قدرت (توان) را از او نگيرد مگر آنكه تکليف پرمشقّت را از او برگيرد؛ مَا أَخَذَ اللَّهُ طَاقَةَ أَحَدٍ إِلَّا وَضَعَ عَنْهُ طَاعَتَهُ وَ لَا أَخَذَ قُدْرَتَهُ إِلَّا وَضَعَ عَنْهُ كُلْفَتَهُ». اين سخن تعبيرى از آيه 286 سوره بقره است: «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها»؛ اين آيه مى گويد: «خداوند هيچ كس را جز به اندازه توانايى اش تكليف نمى كند».
مردى در نزد امام حسين عليه السلام گفت: عمل نيك و معروف اگر به غير اهلش برسد، ضايع مى شود؛ حضرت فرمودند: «اين طور نيست؛ لكن كار نيك مثل باران پربركت است كه به نيك و بد مى رسد»؛ قَالَ عِنْدَهُ رَجُلٌ: إِنَّ الْمَعْرُوفَ إِذَا أُسْدِيَ إِلَى غَيْرِ أَهْلِهِ ضَاعَ، فَقَالَ الْحُسَيْنُ(ع): «لَيْسَ كَذَلِكَ وَ لَكِنْ تَكُونُ الصَّنِيعَةُ مِثْلَ وَابِلِ الْمَطَرِ تُصِيبُ الْبَرَّ وَ الْفَاجِرَ». كار نيك انسان گرچه به غير اهلش برسد، از بين نرفته است و فرد خَيِّر ثواب خود را دارد. عمل نيك نزد خداوند هرگز ضايع نمى شود.
امام حسين علیه السلام در ضمن وصیّتی به فرزند عزیزش امام سجّاد علیه السلام فرمود: «پسر جانم! مبادا بر كسى كه جز خدای عزّ و جلّ در برابر تو ياورى ندارد، ستم كنى؛ أَيْ بُنَيَّ! إِيَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَايَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ». اميرالمؤمنين عليه السلام نیز در ضمن وصايايی که به فرزند برومند خويش امام حسن عليه السلام دارند، مى فرمايند: «وَ ظُلْمُ الضَّعِيفِ، أَفْحَشُ الظُّلْمِ؛ ستم بر ناتوان، زشت ترين ستم است».
درحديثى از امام حسين عليه السلام مى خوانيم: «استدراج و غافلگير كردن خداوندى اين است كه خداوند به بنده اش نعمت فراوان مى دهد و توفيق شكرگزارى را او سلب مى كند؛ الِاسْتِدْرَاجُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ يُسْبِغَ عَلَيْهِ النِّعَمَ وَ يَسْلُبَهُ الشُّكْرَ». يكى از مجازات هاى الهى مجازات استدراج است، و مفهوم آن اين است كه خداوند بعضى از افراد طغيانگر و ظالم را كه مى خواهد مجازات كند، مشمول نعمت هاى خود قرار مى دهد، هنگامى كه نعمت بر او فوق العاده زياد شد، ناگهان نعمت را سلب مى كند، تا شديداً احساس درد و عذاب كند.
امام حسین علیه السلام به مردى كه غيبت شخصى را در نزد آن جناب كرد، فرمود: «ای مرد! از غیبت (بدگوئى پشت سر ديگران) خوددارى كن؛ چرا که غیبت خوراك سگ هاى جهنم است؛ قَالَ الحُسَینُ علَیهِ السَّلامُ لِرَجُلٍ اغْتَابَ عِنْدَهُ رَجُلًا، يَا هَذَا! كُفَّ عَنِ الْغِيبَةِ، فَإِنَّهَا إِدَامُ كِلَابِ النَّارِ».
آيات قرآن و روايات اسلامى نشان مى دهد كه آبرو و حيثيت افراد همچون مال و جان آنها است، بلكه از بعضى جهات مهم تر است! اسلام مى خواهد در جامعه اسلامى امنيت كامل حكم فرما باشد نه تنها مردم در عمل و با دست به يكديگر هجوم نكنند، بلكه از نظر زبان مردم، و از آن بالاتر از نظر انديشه و فكر آنان نيز در امان باشند.
حضرت امام حسين عليه السّلام فرمود: گروهى خدا را از روى رغبت و ميل (به بهشت) پرستش كردند، اين عبادت تاجران است و عدّه اى از روى ترس او را پرستيدند و اين عبادت بردگان است و جمعى ديگر خدا را براى شكر نعمتها (و اينكه شايسته عبادت است) پرستيدند. اين عبادت آزادگان و بهترين عبادت است.
قال الرضا عليه السلام :
«ان يوم الحسين اقرح جفوننا و اسبل دموعنا و اذل عزيزنا بارض کرب و بلاء و اورثناءالکرب و البلاء الي يوم الانقضاء»