پاسخ اجمالی:
در اهميت صدق همين بس كه اميرمؤمنان على (ع) می فرمايد: «اَلصِّدْقُ رَأْسُ الدِّينِ؛ صدق و راستگويى اساس دين است». و در حديث ديگرى مى فرمايد: «اَلصِّدْقُ صَلَاحُ كُلِ شَيْءٍ؛ راستى سبب اصلاح هر چيزى است». و در حديث مشابه ديگرى مى فرمايد: «اَلصِّدْقُ أَقْوَى دَعَائِمِ الْإِيمَانِ؛ صدق قوى ترين ستون هاى ايمان است». و در تعبير ديگرى مى فرمايد: «الصِّدْقُ جَمَالُ الْإِنْسَانِ وَ دَعَامَةُ الْإِيمَانِ؛ صدق جمال انسان و ستون ايمان است». و بالأخره در تعبير مهم ديگرى مى افزايد: «اَلصِّدْقُ أَشْرَفُ خَلَائِقِ الْمُوقِنِ؛ صدق شريف ترين اخلاق افراد صاحب يقين است».
پاسخ تفصیلی:
اهميت اين فضيلت اخلاقى صدق و راستی در بسیاری از روايات اسلامی مورد تأکید قرار گرفته است و از آن استفاده می شود که همه فضائل انسانی از این ویژگی اخلاقی سرچشمه می گیرد.
در حديثى از پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله می خوانیم: «لَا تَنْظُرُوا إِلَى كَثْرَةِ صَلَاتِهِمْ وَ صِيَامِهِمْ وَ كَثْرَةِ الْحَجِّ وَ الزَّكَاةِ وَ كَثْرَةِ الْمَعْرُوفِ وَ طَنْطَنَتِهِمْ بِاللَّيْلِ، انْظُرُوا إِلَى صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ؛[1] نگاه نكنيد به فزونى نماز و روزه و زيادى حج و زكات و انفاق ها و سر و صداى عبادات شبانه بعضى از مردم، [بلکه اگر مى خواهيد آنها را امتحان كنيد] به راستگويى و اداى امانت آنها نگاه كنيد».
آن حضرت در حدیثی، درباره راست گویی از اصطلاح كليد بهشت و جهنم استفاده می کند: «جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ (ص)، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! مَا عَمَلُ أَهْلِ الْجَنَّةِ؟ فَقَالَ: الصِّدْقُ، إِذَا صَدَقَ الْعَبْدُ بَرَّ، وَ إِذَا بَرَّ أَمِنَ، وَ إِذَا أَمِنَ دَخَلَ الْجَنَّةَ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! مَا عَمَلُ أَهْلِ النَّارِ؟ قَالَ: الْكَذِبُ، إِذَا كَذَبَ الْعَبْدُ فَجَرَ، وَ إِذَا فَجَرَ كَفَرَ، وَ إِذَا كَفَرَ دَخَلَ النَّارَ؛[2] كسى از رسول خدا (ص) پرسيد: عملى كه انسان را بهشتى مى كند چيست؟ فرمود: راست گويى، زيرا هنگامى كه انسان راست بگويد نيكوكارى مى كند و هنگامى كه نيكوكارى كند ايمان آورد و هنگامى كه ايمان بياورد داخل بهشت مى شود، عرض كرد اى رسول خدا! عملى كه انسان را دوزخى كند چيست؟ فرمود: دروغ است، هنگامى كه دروغ بگويد كار بد انجام مى دهد، و هنگامى كه كار بد انجام مى دهد كافر مى شود و هنگامى كه كافر شود داخل دوزخ مى گردد». در اين حديث راست گويى سرچشمه نيكوكارى و نيكوكارى سرچشمه ايمنی از دوزخ شمرده شده است.
از حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام نیز نقل شده است که در پاسخ به سوالی درباره مقام و شخصیت انسانها و اینکه کدام انسان گرامی تر است پاسخ داد: «مَنْ صَدَقَ فِى الْمَواطِنِ؛[3] كسى كه همه جا راست بگويد». با توجه به آیه 13 سوره حجرات یعنی «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ؛ گرامى ترين شما نزد خدا با تقواترين شما است»، روشن مى شود كه روح تقوا همان صدق و راستى است.
همچنین از آن حضرت در حديث ديگرى روایت شده است که درباره تأثير صدق و راستى در نجات انسانها از چنگال مشكلات و خطرات فرمود: «اَلْزَمُوا الصِّدْقَ فَإِنَّهُ مَنْجَاةٌ؛[4] هرگز راست گويى را رها نكنيد، چراكه سبب نجات انسان است».
در اهميت صدق همين بس كه در حديثى از اميرمؤمنان على عليه السلام آمده است: «اَلصِّدْقُ رَأْسُ الدِّينِ؛ صدق و راستگويى اساس دين است». و در حديث ديگرى مى فرمايد: «اَلصِّدْقُ صَلَاحُ كُلِ شَيْءٍ؛ راستى سبب اصلاح هر چيزى است». و در حديث مشابه ديگرى مى فرمايد: «اَلصِّدْقُ أَقْوَى دَعَائِمِ الْإِيمَانِ؛ صدق قوى ترين ستون هاى ايمان است». و در تعبير ديگرى مى فرمايد: «الصِّدْقُ جَمَالُ الْإِنْسَانِ وَ دَعَامَةُ الْإِيمَانِ؛ صدق جمال انسان و ستون ايمان است». و بالأخره در تعبير مهم ديگرى مى افزايد: «اَلصِّدْقُ أَشْرَفُ خَلَائِقِ الْمُوقِنِ؛ صدق شريف ترين اخلاق افراد صاحب يقين است».[5]
علاوه بر آن در حديثی از آن امام مى خوانيم: «إِذَا أَحَبَّ اللَّهُ عَبْداً أَلْهَمَهُ الصِّدْقَ؛[6] هنگامى كه خدا كسى را دوست بدارد، راستگويى را به قلب او مى افكند».
هم چنین در حديثی از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً إِلَّا بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ؛[7] خداوند متعال هيچ پيامبرى را مبعوث نكرد، مگر به راستى در سخن گفتن و اداى امانت به نيكوكار و بدكار».
همان امام در جایی دیگری می فرمایند: «مَنْ صَدَقَ لِسَانُهُ، زَكَى عَمَلُهُ؛[8] كسى كه زبانش به راستى گرايد، اعمالش پاك و پاكيزه مى شود».
نیز از ایشان در جای دیگری و در پیامی خطاب به یکی از اصحاب خود، (عبدالله بن ابی یعفور) نقل شده است که فرمود: «اُنْظُرْ مَا بَلَغَ بِهِ عَلِيٌّ (ع) عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَالْزَمْهُ فَإِنَّ عَلِيّاً (ع) إِنَّمَا بَلَغَ مَا بَلَغَ بِهِ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ؛[9] نگاه كن ببين على (ع) به چه وسيله آن همه مقام نزد پيامبر اسلام (ص) پيدا كرد؟ آن را رها نكن. على (ع) آن همه مقام را نزد رسول خدا (ص) به خاطر راست گويى و اداء امانت پيدا كرد». اين تعبير نشان مى دهد كه حتى شخصيت بزرگى مانند على عليه السلام نیز در سايه فضیلتی مانند صدق و راستگویی به آن مقام والا نزد پيامبر صلّى الله عليه و آله رسيد.
در حديث ديگرى از آن امام تشبيه جالبى درباره صدق و راستى مى بينيم: «اَلصِّدْقُ نُورٌ مُتَشَعْشَعٌ فِي عَالَمِهِ، كَالشَّمْسِ يَسْتَضِيءُ بِهَا كُلُّ شَيْءٍ بِمَعْنَاهَا، مِنْ غَيْرِ نُقْصَانٍ يَقَعُ عَلَى مَعْنَاهَا؛[10] صدق و راست گويى نورى است كه جهان اطراف خود را روشن مى كند، همچون آفتاب كه چيزى كه در معرض تابش آن قرار بگيرد روشن مى شود، بى آنكه نقصانى در آن وارد گردد». در ذيل اين حديث مى خوانيم: «اَلصِّدْقُ سَيْفُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ سَمَائِه،ِ أَيْنَمَا هَوَى بِهِ يَقُدُّهُ؛[11] صدق شمشير خدا در زمين و آسمان است، هر كجا آن را فرود آورد، كارگر مى شود».[12]
منبع: اخلاق در قرآن
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.