پاسخ اجمالی:
با اينكه دروغ از مهمترين گناهان است و خطرات زيادى براى هر انسانى از نظر مادى و معنوى، فردى و اجتماعى دارد. ولى باز هم مواردى دارد كه به صورت استثناء در روايات اسلامى و سخنان فقها و علماى اخلاق به پيروى از آن احاديث آمده است.
اين موارد عمدتاً عبارتند از: ۱. دروغ براى اصلاح ذات البين؛ ۲. دروغ براى اغفال دشمن در ميدان جنگ؛ ۳. در مقام تقيّه؛ ۴. براى دفع شرّ ظالمان؛ ۵. در تمام مواردى كه جان و ناموس انسان به خطر مى افتد و براى نجات از خطر راهى جز توسل به دروغ نيست.
پاسخ تفصیلی:
با اينكه دروغ از مهمترين گناهان است و خطرات زيادى براى هر انسانى از نظر مادى و معنوى، فردى و اجتماعى دارد. ولى باز هم مواردى دارد كه به صورت استثناء در روايات اسلامى و سخنان فقها و علماى اخلاق به پيروى از آن احاديث آمده است؛ اين موارد عمدتاً عبارتند از:
۱. دروغ براى اصلاح ذات البين
از پیامبر اکرم صلّی الله عليه و آله نقل شده است که فرمود: «كُلُّ الْكَذِبِ يُكْتَبُ عَلَى ابْنِ آدَمَ إِلَّا رَجُلٌ كَذَبَ بَيْنَ رَجُلَيْنِ يُصْلِحُ بَيْنَهُمَا؛ هر دروغى در نامه عمل انسان نوشته مى شود، مگر كسى كه دروغ در ميان دو نفر بگويد تا ميان آن دو صلح برقرار گردد».[1]
۲. دروغ براى اغفال دشمن در ميدان جنگ
رسول خدا صلّی الله عليه و آله فرمود: «كُلُّ الْكَذِبِ مَكْتُوبٌ كَذِباً لَا مَحَالَةَ إِلَّا أَنْ يَكْذِبَ الرَّجُلُ فِي الْحَرْبِ فَإِنَّ الْحَرْبَ خُدْعَةٌ؛ تمامی دروغ ها حتما دروغ نوشته مى شود، مگر اين كه انسان در جنگ دروغ بگويد زيرا [يكى از طرق پيروزى در] جنگ فريب دشمن است».[2]
۳. در مقام تقيّه
۴. براى دفع شرّ ظالمان
حضرت علی عليه السّلام از رسول خدا صلّی الله عليه و آله نقل کرده است که فرمود: «اِحْلِفْ بِاللَّهِ كَاذِباً وَ نَجِّ أَخَاكَ مِنَ الْقَتْلِ؛ سوگند دروغ به نام خدا ياد كن و برادرت را از كشته شدن [به ناحق] نجات ده».[3]
۵. در تمام مواردى كه جان و ناموس انسان به خطر مى افتد و براى نجات از خطر راهى جز توسل به دروغ نيست.
تمام موارد را مى توان در يك قاعده كلى خلاصه كرد و آن اينكه هدف هاى مهم ترى به خطر بيافتد و براى دفع آن خطرات، توسّل به دروغ ضرورت داشته باشد و به تعبير ديگر تمام اين موارد مشمول قاعده «اهمّ و مهم» است.
فى المثل انسان در چنگال جمعى متعصّب و بى منطق و بى رحم گرفتار مى شود و از مذهب او سؤال مى كنند. اگر حقيقت را بگويد فورا خون او را مى ريزند. عقل و شرع در اينجا اجازه مى دهند كه انسان با پاسخ دروغين جان خود را از شرّ آنها نجات دهد.
يا در مواردى كه اختلاف شديدى در ميان دو نفر بروز كرده و انسان مى تواند با گفتن دروغى - مثلًا فلان كس به تو علاقه زياد دارد و بارها در پشت سر ذكر خير شما را مى گفت - صلح و صفا و آشتى در ميان آن دو برقرار سازد و امثال اين اهداف مهم.
تجويز دروغ در اين موارد مانند حلال بودن خوردن مردار (اكل ميته) در موارد ضرورت است، كه بايد به مقدار ضرورت و تنها در مواردى كه راهى جز آن نيست اكتفا شود. نه اينكه انسان به خاطر منافع شخصى و كارهاى جزئى، متوسل به دروغ شود و اين استثنائات ضرورى را دستاويزى براى توسل به دروغ سازد و به بهانه استفاده از استثنائات دروغ براى هر موضوع جزئى دروغ بگويد.
دليل اين استثنائات علاوه بر قاعده عقلى که گفته شد (یعنی قاعده اهمّ و مهم) روايات متعددى است كه منابع مختلف اسلامى از معصومين عليهم السلام نقل شده است؛ در حديث معروفى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: «لَيْسَ شَيْءٌ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ، إِلَّا وَ قَدْ أَحَلَّهُ لِمَنِ اضْطُرَّ إِلَيْهِ؛[4] هيچ حرامى الهى نيست مگر اينكه خداوند آن را براى كسى كه مضطر شده است حلال فرموده».[5]
منبع: اخلاق در قرآن
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.