پاسخ اجمالی:
قرآن مجید در مواضع مختلفی، مسلمانان را به «عفو» توصيه کرده است. اين آيات كه مخاطبش گاه همه مسلمانان هستند و گاه شخص پيامبر اسلام صلّى الله عليه و آله، به خوبى مقام والاى عفو و گذشت را در برابر حوادث تلخ و ناملائمات روشن مى سازد و اساس و پايه كار مسلمين را در ميان خود بر پايه عفو و گذشت مى نهد و حتى در مقابل دشمنان، در آنجا كه از عفو و گذشت سوء استفاده نشود، به آن توصيه مى كند.
پاسخ تفصیلی:
قرآن مجید در مواضع مختلفی، مسلمانان را به عفو توصيه کرده است؛ که آن آيات را باخوانی می کنيم:
آیه ۴۰ سوره شوری: در این آیه درباره کیفر بدی و پاداش عفو گفته شده است: «وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها، فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ، فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ، إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمينَ؛ كيفر بدى، مجازاتى است همانند آن، و هر كس عفو و اصلاح كند، پاداش او با خداست، خداوند ظالمان را دوست ندارد».
در این آیه خداوند نخست اشاره به مسأله مقابله به مثل و مجازات به عنوان عقوبت می پردازد و آن را حق مؤمنين مىشمرد، تا دشمن و افراد خطاكار، خود را در امنيت نبينند. سپس اشاره به مسأله عفو و گذشت و ترك انتقام جويى مى كند و مى گويد كيفر بدى، مجازاتى همانند آن است و هر كس عفو و اصلاح كند، اجر و پاداش او با خدا است و خداوند ظالمان را دوست ندارد.
با توجّه به اينكه سوره شورى از سوره هايى است كه تمام آن در مكّه نازل شده و مى دانيم در آن زمان مؤمنان مورد تعرض وسيع و گسترده مخالفان قرار مى گرفتند، قرآن در آيه 39 اين سوره[1] به آنها دستور مى دهد كه در برابر ظلم تسليم نشوند و هنگامى كه مورد ستم قرار مى گيرند از ديگران يارى بطلبند و به كمك يكديگر بشتابند. سپس در آيه 40 به اين حقيقت اشاره مى كند كه مبادا به خاطر اينكه بعضى از دوستان شما مورد ستم قرار گرفتند، در مقام انتقام جويى برآييد و از حدّ بگذرانيد و خود نيز در صف ظالمان قرار گيريد. حتى اگر در آنجا كه عفو آثار سويى ندارد، عفو و اصلاح كنيد بهتر است. عفو و اصلاحى كه صورت مىگيرد تا ريشه كينه ها براى هميشه كنده شود. تعبير «فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ؛ پاداش او با خداست»، بدون اينكه اجر معينى حتى بهشت را تعيين كرده باشد، نشان مى دهد اجر و پاداش چنين كسى به قدرى عظيم است كه جز خدا نمى داند.[2]
آیه ۲۲ سوره نور: در این آیه، صحابه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، درباره موضوعی خاص، توصیه به عفو شده اند: «وَ لايَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبى وَ الْمَساكينَ وَ الْمُهاجِرينَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لاتُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ؛ آنها كه از ميان شما داراى برترى [مالى] و وسعت زندگى هستند، نبايد سوگند ياد كنند كه از انفاق نسبت به نزديكان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دريغ نمايند، آنها بايد عفو كنند و چشم بپوشند، آيا دوست نمى داريد خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است».
این آیه، ناظر به جريان إِفك، يعنى تهمتى است كه بعضى از منافقان به يكى از همسران پيامبر صلّى الله عليه و آله زده بودند. آنها از اين طريق مى خواستند حيثيّت آن حضرت را زير سؤال ببرند. آیه ای که نشان مى دهد عفو و گذشت درباره همه مطلوب است، حتى گناهكاران و آلودگان. زيرا اين آيه زمانى نازل شد كه گروهى از صحابه بعد از داستان افك سوگند ياد كردند به هيچ يك از كسانى كه در اين ماجرا درگير بودند، كمك مالى نكنند. اين آيه نازل شد و آنها را از شدّت عمل و خشونت باز داشت و دستور عفو و گذشت داد.
داستان افك جريان خطرناكى بود كه اسلام و شخص پيامبر صلّى الله عليه و آله را نشانه مى گرفت. گروهى از منافقان بنيان گذار آن بودند. ولى جمعى از مؤمنان غافل نيز فريب خوردند و درگير آن شدند. با اين حال قرآن نسبت به اين گروه فريب خورده غافل، توصيه به عفو و گذشت مى كند. بنابراين در مسائل شخصى به طريق اولى بايد عفو و گذشت كرد.[3]
آیه ۱۹۹ سوره اعراف: این آیه، این گونه اهمیّت عفو را برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مورد تأکید قرار می دهد که: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلينَ؛ [به هر حال] با آنها مدارا كن و عذرشان را بپذير و به نيكى ها دعوت نما و از جاهلان روى بگردان [و با آنان ستيزه مكن]».
این آیه خطاب به پيامبر بزرگ اسلام صلّى الله عليه و آله است و دستورهایی که در آن به آن حضرت به عنوان يك رهبر بزرگ جامعه داده شده است، همه بيانگر اهميّت عفو و گذشت است. رهبران راستين و پويندگان راه حق، همواره در مسير خود به سوى خدا و اصلاح جامعه با افراد متعصب و جاهل و لجوج روبه رو مى شوند كه انواع مزاحمت ها و هتك و توهين را به آنها روا مى دارند. این آیه و بسيارى ديگر از آيات قرآن مى گويد با آنها گلاويز نشويد و بهترين راه ناديده و نشنيده گرفتن كارهاى آنها است و تجربه نشان مى دهد كه اين كار بهترين راه براى بيدار ساختن و خاموش كردن آتش خشم و حسد و تعصب آنها است.
در حديثى آمده است كه وقتى آيه فوق نازل شد پيغمبر اكرم صلّى الله عليه و آله به جبرئيل فرمود: منظور از اين آيه چيست؟ و چه كارى بايد انجام دهد؟ جبرئيل عرض كرد: نمى دانم بايد از درگاه خداوند سؤال كنم. بار ديگر برگشت و عرض كرد: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ تَصِلَ مَنْ قَطَعَكَ؛[4] خداوند به تو دستور مى دهد كسى را كه به تو ستم كرده عفو كنى، و كسى كه تو را محروم كرده مشمول عطاى خود سازى، و كسى كه از تو بريده با او پيوند محبت داشته باشى».[5]
آیه ۱۲۶ سوره نحل: در این آیه درباره لزوم عدم تعدّی در مجازات و دعوت به صبر و عفو آمده است: «وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرينَ؛ و هر گاه خواستيد مجازات كنيد، تنها به مقدارى كه به شما تعدّى شده كيفر دهيد و اگر شكيبايى كنيد، اين كار براى شكيبايان بهتر است».
در روايات آمده است كه اين آيه که خطابش رو به مسلمانان است، در جنگ احد نازل شد. در آن هنگام كه چشم پيامبر صلّى الله عليه و آله به بدن رشيد حمزه افتاد كه در خاك و خون غلتيده بود و دشمن سنگدل سينه و پهلوى او را شكافته و كبد او را بيرون كشيده بود و گوش و بينى او را نيز قطع كرده بود، پيغمبر صلّى الله عليه و آله بسيار منقلب و ناراحت شد و بعد از حمد و سپاس الهى و شكايت به درگاه او فرمود: اگر من بر آنها غلبه يابم آنها را مُثله خواهم كرد. طبق روايت ديگرى نیز فرمود: با هفتاد نفر از آنها همين معامله را مى كنم. آيه فوق نازل شده و دستور به عدم تعدّى در مجازات داد و مسلمانان را دعوت به صبر و عفو نمود. بلافاصله پيامبر صلّى الله عليه و آله عرض كرد: «أَصْبِرُ أَصْبِرُ؛ خدايا صبر مى كنم، صبر مى كنم».[6]
جالب اينكه در آيه بعد از اين، خداوند مى فرمايد: «وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّهِ؛ صبر كن، و صبر تو فقط براى خدا و به توفيق خدا باشد». اشاره به اينكه در اين لحظات دردناك كه تمام وجود انسان به خاطر جنايات دشمن سنگدل نادان مى سوزد، صبر و گذشت كار بسيار مشكلى است كه جز به امدادهاى الهى ميسّر نيست.[7]
آیه ۹۶ سوره مؤمنون: در این آیه درباره توصیه ای فراتر و بالاتر از عفو می خوانیم: «اِدْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ، نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَصِفُونَ؛ بدى را به بهترين راه و روش دفع كن [و پاسخ بدى را به نيكى ده]، ما به آنچه توصيف مى كنند آگاهتريم».
در این آیه روى سخن به پيامبر صلّى الله عليه و آله است و دستورى فراتر از عفو و گذشت خطاب به ایشان صادر می شود و آن هم اینکه بدى را از راهى كه بهتر است باید دفع کرد و پاسخ بدى را به نيكى باید داد.[8]
اثر عجيب «دفع به احسن» در پايان دادن به خصومت ها در حقيقت از اينجا ناشى مى شود كه افراد متجاوز همواره در انتظار انتقام از ناحيه طرف مخالف هستند و اى بسا وجدانا خود را نيز مستحق چنين انتقامى بدانند. امّا هنگامى كه برخلاف اين «انتظار» و اين «استحقاق»، پاسخ كار بد آنها با نيكى داده شود، نيروى نهفته وجدان آنها برانگيخته شده و از درون در برابر خود آنها صف آرايى مى كند. وجدان آنها اين را دليل بر بى گناهى و پاكى طرف مقابل و گناهكارى و آلودگى خود آنها مى شمارد و آنها را براى تغيير روش تحت فشار شديد قرار مى دهد. اين فشار به قدرى شديد است كه كمتر كسى مى تواند آن را ناديده گرفته و باز به همان روش خصومت آميز خود ادامه دهد. به همين دليل غالب دشمنان با اين طريق روش خود را تغيير مى دهند و انعطاف پذير مى شوند.[9]
آیات ۳۴ و ۳۵ سوره فُصِّلَت: این آیات نیز به مرحله ای فراتر از عفو و گذشت در تعاملات انسانی توصیه می کنند که: «وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ، ادْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ، فَإِذَا الَّذي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميمٌ*وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ الَّذينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظيمٍ؛ هرگز نيكى و بدى يكسان نيست. بدى را با نيكى دفع كن ناگاه [خواهى ديد] همان كس كه ميان تو و او دشمنى است، گويى دوستى گرم و صميمى است * امّا جز كسانى كه داراى صبر و استقامتند به اين مقام نمى رسند، و جز كسانى كه بهره عظيمى [از ايمان و تقوا] دارند به آن نايل نمى گردند».
در آیه 34 سوره فُصِّلَت، بار ديگر معنای بیان شده در آیه قبل تکرار می شود و با تعبیر دیگری آمده است. پيامبر صلّى الله عليه و آله و كسانى كه پيرو راستين او بوده و هستند، مأموريت دارند از مرحله عفو و گذشت نيز فراتر بروند و بدى را با نيكى پاسخ دهند. كارى كه تحمل آن براى هر كس ميسّر نيست. به همين دليل در آيه ۳۵ سوره فُصِّلَت تصریح می شود که جز کسانی که دارای صبر و استقامتند و كسانى كه بهره عظيمى از ايمان و تقوا دارند کسی به این مرحله نمی رسد.
جالب اينكه در تاريخ پيغمبر اكرم صلّى الله عليه و آله و پيشوايان بزرگ دين مکررا اين موضوع به ثبوت رسيده است كه چگونه با نیکی کردن در مقابل بدی های دشمنان، آنان را منقلب و به دوستان صمیمی خود بدل کردند.[10]
آیه ۱۷۸ سوره بقره: در این آیه به مسأله مهم قصاص و چگونگی معنا یافتن عفو در کنار آن اشاره می گردد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى، فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخيهِ شَيْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ، ذلِكَ تَخْفيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ رَحْمَةٌ، فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَليمٌ؛ اى افرادى كه ايمان آورده ايد! حكم قصاص در مورد كشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر كسى از سوى برادر [دينى] خود، چيزى به او بخشيده شود [و حكم قصاص او، تبديل به خونبها گردد]، بايد از راه پسنديده پيروى كند، [و صاحب خون، حال پرداخت كننده ديه را در نظر بگيرد] و او [قاتل] نيز به نيكى ديه را [به ولى مقتول] بپردازد [و در آن، مسامحه نكند]، اين تخفيف و رحمتى است از ناحيه پروردگار شما، و كسى كه بعد از آن تجاوز كند، عذاب دردناكى خواهد داشت».
در این آیه، سخن از مسأله قصاص است كه يكى از احكام مهم اجتماعى اسلام و ضامن حفظ خون ها مى باشد و قرآن آن را مايه حيات جامعه مى شمرد؛ در عين حال عفو و گذشت را برتر از آن مى داند. اين آيه قاتلان را در ميان خوف و رجاء نگه مى دارد. از يك طرف راه قصاص را گشوده تا كسى جرئت نكند دست به خون ديگرى بيالايد. از طرفى راه عفو را بسته، تا جلوی انتقام جویى هاى خشن و خطرناك را بگيرد و اين نهايت حكمت و تدبير در اين مسأله مهم اجتماعى است.
تعبير به «برادر» در آيه فوق نشان مى دهد كه حتى اگر در ميان مسلمين قتلى صورت گيرد، باز رابطه برادرى قطع نمى شود و تا ضرورتى ايجاب نكند، نبايد به سراغ قصاص رفت. اين تعبير دليل بر اين است كه اسلام عفو و گذشت را بر قصاص ترجيح مى دهد. قرآن با اين تعبير مى خواهد حس محبّت و دوستى را در اوليای دم برانگيزد. اين مضمون از ابن عباس در روايتى[11] نقل شده است.[12]
آیه ۱۴ سوره تغابن: این آیه اهمیّت عفو در اختلافات درون خانوادگی را مورد تأکید قرار می دهد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! بعضى از همسران و فرزندان تان دشمنان شما هستند، از آنها بر حذر باشيد و اگر عفو كنيد و چشم بپوشيد و ببخشيد [خدا شما را مى بخشد]، چرا كه خداوند بخشنده و مهربان است».
در این آیه، خطاب به همه مؤمنان شده و در مورد اختلافات و كشمكش هاى خانوادگى بیاناتی بیان شده است و درباره همسران و فرزندان به عنوان «دشمنان» هشدار داده شده است. اين عدوات ممكن است از راه های مختلفى اعمال گردد. ولى در ذيل آيه مى افزايد اگر عفو كنيد و صرف نظر نماييد و گنهكار را ببخشيد خدا شما را مى بخشد.
بى شك اگر عفو و گذشت از محيط خانواده برچيده شود و هر كس بخواهد در برابر مزاحمت هايى كه به حق او مى شود، در مقام انتقام جويى برآيد، محيط خانواده مبدل به جهنم سوزانى مى شود كه هيچ كس در آن امنيّت ندارد و خانواده ها از هم متلاشى مى شوند.[13]
آیه 149 سوره نساء: این آیه به توأمانی عفو و عمل خیر و پاداش الهی آن اشاره می نماید: «إِنْ تُبْدُوا خَيْراً أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ، فَإِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا قَديراً؛ اگر نيكی ها را آشكار يا مخفى سازيد، و از بدی ها گذشت نماييد، خداوند بخشنده و تواناست [و با اينكه قادر بر انتقام است، عفو و گذشت مى كند]».
در این آیه، عفو و گذشت در كنار انجام اعمال خير قرار گرفته و وعده عفو الهى در برابر آن داده شده است. بنابراين انسان نبايد تصور كند انتقام گرفتن به هنگام قدرت و پيروزى، یک نوع افتخار است. افتخار آن است كه انسان در اين گونه موارد مالك اعصاب خويش باشد و تا آنجا كه از عفو و گذشت سوء استفاده نمى شود، عفو و گذشت نمايد.[14]
آیه ۱۰ سوره مُزَّمِّل: در این آیه، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، در مقابل آزارها و هتاکی های دشمنان توصیه به شکیبایی و عفو می شوند: «وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَميلاً؛ و در برابر آنچه [دشمنان] مى گويند شكيبا باش، و به طرزى شايسته از آنان دورى گزين».
در این آیه نیز روى سخن با پيامبر صلّى الله عليه و آله است؛ ولى منظور از آن، همه مسلمانها است. مى دانيم كه يكى از حربه هاى ناجوانمردانه مشركان و دشمنان لجوج پيامبر صلّى الله عليه و آله، انواع هتك و توهين ها و دشنام ها و نسبت هاى ناروايى بود كه به پيامبر اسلام صلّى الله عليه و آله مى دادند كه قلب مبارك آن حضرت را سخت آزار مى داد. ولى با اين همه، خداوند به او دستور مى دهد كه در برابر آن شكيبايى كند و همه را ناديده بگيرد. اين آيه، عفو و گذشت را مخصوصا در برابر گروه خاصى كه زبان آنها قيد و بندى ندارد و بر اثر جهل و نادانى از گفتن هر كلام ناپسند و زشتى ابا ندارند، توصيه مى كند.[15]
آيات فوق كه مخاطبش گاه همه مسلمانان هستند و گاه شخص پيامبر اسلام صلّى الله عليه و آله، به خوبى مقام والاى عفو و گذشت را در برابر حوادث تلخ و ناملائمات روشن مى سازد و اساس و پايه كار مسلمين را در ميان خود بر پايه عفو و گذشت مى نهد و حتى در مقابل دشمنان، در آنجا كه از عفو و گذشت سوء استفاده نشود، به آن توصيه مى كند.[16]
منابع:
۱. اخلاق در قرآن
۲. زندگى در پرتو اخلاق
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.