اسباب و انگيزه هاى غضب
اسباب و انگيزه هاى غضب چيست؟
غضب و خشم پديده روحى پيچيده اى است كه از عوامل و انگيزه هاى مختلف سرچشمه مى گيرد؛ از جمله: قضاوت هاى عجولانه؛ كمى ظرفيت؛ تكبر و خود برتربينى؛ حسد و كينه توزى؛ حرص و دنياپرستى.
غضب و خشم پديده روحى پيچيده اى است كه از عوامل و انگيزه هاى مختلف سرچشمه مى گيرد؛ از جمله: قضاوت هاى عجولانه؛ كمى ظرفيت؛ تكبر و خود برتربينى؛ حسد و كينه توزى؛ حرص و دنياپرستى.
اگر آگاهى نسبت به ناپايدارى دنيا و جاودانگى آخرت و حقارت سرمايه هاى مادى در برابر عظمت پاداش الهى باشد، هرگز فريب زرق و برق جهان مادى، چشم انسان را خيره نكرده، و هرگز آرزوى ثروت قارونى نمى كند. امام صادق (ع) فرمود: از جمله سخنانى كه خداوند به موسى بن عمران (ع) فرمود، اين بود که: «إِنَّ عِبَادِيَ الصَّالِحِينَ زَهِدُوا فِيهَا بِقَدْرِ عِلْمِهِمْ بِي؛ بندگان صالح من به اندازه علم شان به من، زهد در دنيا را پيشه كرده اند». يعنى مقدار علم رابطه مستقيم با مقدار زهد دارد.
واژه حرص و الفاظ مترادف و هم معناى آن در احاديث اسلامى، به طور وسيع مورد بحث واقع شده و آثار و پىامدهاى بسيار منفى براى آن ذكر گرديده است. آنچه از این احادیث به دست می آید این است که حرص پيامدهاى بسيار خطرناك و زيان بارى دارد، انسان را از خدا دور مى كند، شخصيّت او را در نظرها در هم مى شكند و آرامش را از او می گيرد. انسان به خاطر حرص، به گناهان بزرگ ديگرى آلوده مى شود، روز به روز از سعادت دورتر مى گردد و همچون بنده اى اسير و ذليل و گرفتار مى شود و در يك كلمه دين و دنياى او تباه مى گردد.
يكى از ريشه هاى «حرص» دلباختگى و دلدادگى در برابر زرق و برق دنياست، و لاجرم بدون توجه به این عامل مهم، نمی توان از درمان بیماری اخلاقی حرص و فزونی طلبی، سخن گفت. قرآن مجيد براى خشكانيدن ريشه حرص و ولع به سراغ حبّ دنياى افراطى و يا به تعبير ديگر «دنياپرستى» مى رود و با تعبيرات گوناگون قدر و قيمت مواهب دنيا را در نظرها مى شكند تا عاشقان بى قرار دنيا به خود آيند و حريصانه به دنبال آن نشتابند و همه ارزشها را به خاطر وصول به آن زير پا نگذارند. از مجموع آيات قرآن به دست مى آيد كه «حبّ دنيا» هرگاه به صورت افراطى در آيد، انسان را به بيگانگى از خدا مى كشاند.
نكوهشِ دنياپرستى در روايات اسلامى، مخصوصا در سخنان پيامبر اكرم (ص) و خطبه هاى نهج البلاغه به صورت بسيار وسيعى ديده مى شود؛ از جمله: 1. رسول خدا (ص) فرمود: «بزرگترين گناهان، دنياپرستى است». 2. اميرمؤمنان على (ع) نيز فرمود: «دنياپرستى سرآغاز فتنه ها و ريشه همه محنت ها و رنج هاست». 3. اميرمؤمنان على (ع) در مورد آثار منفى دنياپرستى فرمود: «دنياپرستى خرد را فاسد مى كند و گوش قلب را از شنيدن سخنان حكمت آميز ناشنوا مى سازد و سبب عذاب دردناك [در دنيا و آخرت] مى شود». 4... .
مواهب مادّى در حدّ ذات خود ابزارى هستند براى وصول به مقاصد ديگر، هرگاه از آنها براى فراهم آوردن زمينه هاى رشد معنوى و تعالى انسانى استفاده شود، مطلوب اند و اگر از آنها در راه خودكامگى و هوسرانى استفاده شود و يا اين مواهب به صورت هدف نهايى در آيد و انسان را از اهداف اصلّى آفرينشش بيگانه سازد، قطعاً نامطلوب است. بنابراين نبايد نكوهش از حرص و دنياپرستى، بهانه اى براى رها كردن فعاليّت هاى مثبت اقتصادى و رشد و شكوفايى صنعت و مانند آن شود و افراد تنبل و بيكاره خود را زير پوشش كناره گيرى از حرص و دنياپرستى قرار دهند و آن را توجيهى براى كاستى هاى خود بدانند.
خدا در سوره «نحل» اشاره به گروهی می کند که به خاطر دنیاپرستی، مرتد شدند. حبّ دنيا و ثروت و جاه و مقام و دیگر شهوات مانند طوفانى است که به جان انسان مى افتد و تعادل عقلش را بر هم مى زند. امام باقر(ع) دنیاپرست را همچون کرم ابریشمی می داند که با حرص دنیا پیله ای را بیشتر و بیشتر بر خود مى تند، زندانى تر مى شود تا از غم و اندوه بميرد. امام علی(ع) دنیا را فریبنده و زیان رسان و گذرا معرفی می کند و در نصیحتی می فرماید: «حبّ دنيا، چشم را كور و گوش را كر و زبان را لال و گردن ها را به زير مى آورد».
در مورد «قناعت» سعدی حکایت کرده که: «از حاتم طائی پرسیدند بلندهمت تر از خود دیده ای؛ گفت میهمانی بزرگی ترتیب دادم و به صحرا رفتم. از خاركنى پرسیدم چرا به مهمانى حاتم نرفتی؟ گفت: هر كه نان از عمل خویش خورد *منّت از حاتم طائى نبرد». در حکایت دیگر آمده: «شبی با بازرگانی با بار تجاری بزرگی همراه شدم که تا صبح حرص دنیا خورد و حرف های پریشان زد؛ بعد مرا گفت که سخنی بگویم؛ گفتم: آن شنيدستى كه در اقصاى غور* بار سالارى بيفتاد از ستور* گفت چشم تنگ دنيا دوست را * يا قناعت پر كند يا خاك گور».
«حرص» صفتى است نفسانى كه انسان را به اندوختن بيش از احتياج خود وا مى دارد و یکی از اقسام حبّ دنيا و از صفات مُهلكه و از اخلاق گمراه كننده است. «حريص» به كسى مى ماند كه مبتلا به بيمارى استسقاء شده است؛ هرچه آب مى آشامد تشنگى او فرو نمى نشيند.
حرص و فزون طلبی از جمله ویژگی هایی است که در آیات متعددی از قرآن مجید، در بیان سرگذشتِ انبیاءِ اقوامِ گذشته و از جنبه های گوناگون، مورد اشاره و هشدار قرار گرفته است. از مجموع آيات قرآن چنين نتيجه مى گيريم كه مسئله حرص و آز و دنياپرستى و دلباختگى و دلدادگى نسبت به مواهب مادّى از ديدگاه قرآن بسيار خطرناك و نكوهيده و مايه انواع شرّ و فساد است و به يقين در مسير خودسازى و تكامل اخلاق، از بزرگترين موانع محسوب مى شود.
الإمام علىٌّ(عليه السلام)
لايَنفعُ العملُ للآخِرَةِ مَعَ الرَّغبةِ في الدُّنيا
با وجود ميل و خواهش به دنيا، کار براى آخرت بى فايده است
ميزان الحکمه، جلد 1، ص 58