پاسخ اجمالی:
غضب و خشم پديده روحى پيچيده اى است كه از عوامل و انگيزه هاى مختلف سرچشمه مى گيرد؛ از جمله: قضاوت هاى عجولانه؛ كمى ظرفيت؛ تكبر و خود برتربينى؛ حسد و كينه توزى؛ حرص و دنياپرستى.
پاسخ تفصیلی:
غضب و خشم پديده روحى پيچيده اى است كه از عوامل و انگيزه هاى مختلف سرچشمه مى گيرد؛ از جمله:
قضاوت هاى عجولانه: در زندگى فردى و اجتماعى همه روز اخبار ناراحت كننده اى به انسان مى رسد. اگر فورا به قضاوت بنشيند، آتش خشم در دل او شعله ور مى شود و گاه دست به كارهاى زشت و خطرناكى مى زند و چه بسا بعد از تحقيق و تحمل مى بيند اصل خبر نادرست يا حداقل ناقص بوده كه اگر تحقيق مى كرد، هرگز خشمگين نمى شد. اين قضاوت هاى عجولانه است كه در طول تاريخ، عامل عصبانيت ها و عواقب تلخ و دردناك شده است. در حديثى از اميرمؤمنان على عليه السّلام مى خوانيم كه مى فرمايد: «مِنْ طَبَائِعِ الْجُهَّالِ التَّسَرُّعُ إِلَى الْغَضَبِ فِي كُلِّ حَالٍ؛[1] از طبيعت جاهلان اين است كه در هر حال به سوى خشم و غضب سرعت مى كنند [چراكه گرفتار قضاوت هاى عجولانه مى شوند].
كمى ظرفيت: افرادى كه داراى روح بزرگ، و فكر گسترده هستند، حوادث تلخ را در درون جان خود، تحمل مى كنند و نگه مى دارند. ولى افراد كم ظرفيت با كمترين ناملائمات بر مى آشوبند و گاه به زمين و زمان بد مى گويند.
تكبر و خود برتربينى: افراد متكبر افرادى پر توقع اند و هميشه مايل هستند كه ديگران حريم آنها را حفظ كنند. مَقدَم آنها را خير مقدم بدانند و گرامى دارند و امتيازات خاصى براى آنها قائل شوند. اما هنگامى كه اين عكس العمل ها را از مردم نمى بينند به سرعت عصبانى و خشمگين مى شوند. در حالى كه ريشه اصلّى بدبختى در وجود خود آنها است و دوستان و اطرافيان و مردم گناهى ندارند. در حديثى از حضرت مسيح عليه السّلام نقل شده كه ضمن شرح اسباب غضب يكى از عوامل آن را تكبر و عجب و خودبينى برشمرد.[2]
حسد وكينه توزى: افراد حسود و كينه توز، مواد اصلّى كينه توزى را در درون دل نهفته اند و دقيقا همچون مخزن باروتى است كه با نزديك شدن به جرقه كوچكى شعله ور مى گردد، و آتش خشم از تمام وجودشان ظاهر مى شود. در حديثى از اميرمؤمنان على عليه السّلام مى خوانيم كه فرمود: «الْحِقْدُ مَثَارُ الْغَضَبِ؛[3] كينه توزى سبب خشم است».
حرص و دنياپرستى: افرادى كه عشق و دلباختگى به دنيا وجودشان را پر كرده و حرص و آز در درون جانشان لانه گزيده، كمترين مزاحمت به منافع خويش را تحمل نمى كنند و به سرعت بر مى آشوبند. از آنجا كه زندگى اجتماعى خالى از مزاحمت هاى پى در پى نيست، بلكه مى توان گفت با وجود همه روزه مزاحمت هاى جزئى، اين گونه افراد غالبا خشمگين و عصبانى هستند، و اگر نتوانند خشم خود را بر سر اين و آن بريزند، درون جانشان را همچون خوره مى خورد.[4]
منبع:
اخلاق در قرآن
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.