پاسخ اجمالی:
واژه حرص و الفاظ مترادف و هم معناى آن در احاديث اسلامى، به طور وسيع مورد بحث واقع شده و آثار و پىامدهاى بسيار منفى براى آن ذكر گرديده است. آنچه از این احادیث به دست می آید این است که حرص پيامدهاى بسيار خطرناك و زيان بارى دارد، انسان را از خدا دور مى كند، شخصيّت او را در نظرها در هم مى شكند و آرامش را از او می گيرد. انسان به خاطر حرص، به گناهان بزرگ ديگرى آلوده مى شود، روز به روز از سعادت دورتر مى گردد و همچون بنده اى اسير و ذليل و گرفتار مى شود و در يك كلمه دين و دنياى او تباه مى گردد.
پاسخ تفصیلی:
واژه حرص و الفاظ مترادف و هم معناى آن در احاديث اسلامى، به طور وسيع مورد بحث واقع شده و آثار و پىامدهاى بسيار منفى براى آن ذكر گرديده است؛ برخی از مهم ترین آنها عبارت اند از:
در حديثى از پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله مى خوانيم كه به اميرمؤمنان على عليه السّلام فرمود: «اِعْلَمْ يَا عَلِيّ!ُ أَنَّ الْجُبْنَ وَ الْبُخْلَ وَ الْحِرْصَ غَرِيزَةٌ وَاحِدَةٌ يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ؛[1] بدان اى على! كه ترس و بخل و حرص، يك غريزه هستند و همه در سوء ظن [به خدا] خلاصه مى شوند». همين معنا به صورت ديگرى در فرمان مالك اشتر در نهج البلاغه آمده است. آنجا كه امام علی عليه السّلام مالك اشتر را از مشورت با بخيلان و افراد ترسو و حريصان برحذر مى دارد، مى افزايد: «... فَإِنَّ الْبُخْلَ وَ الْجُبْنَ وَ الْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِ بِاللَّهِ ...؛[2] بخل و ترس و حرص، غرايز مختلفى هستند كه يك ريشه دارند و آن سوء ظنّ به خداست».
كسى كه حسن ظنّ به پروردگار و قدرت او در عملی کردن وعده هایش درباره تأمين رزق و روزى بندگانش داشته باشد، هرگز براى جمع آورى اموال حرص نمى زند. آن كسى كه توكّل بر خدا و الطاف و عنايات او دارد، بى جهت از هر چيزى نمى ترسد. آن كس كه به رحمت و لطف او اميدوار است، بخل نمى ورزد. كسى كه توحيد او كامل باشد و به اسماء و صفات حُسناى الهى معتقد باشد، گرفتار اين اخلاق های سه گانه ناپسند نمى شود. صفاتی كه شاید در ظاهر سه صفت به نظر بیایند، ولى در باطن يك ريشه دارند.[3]
حرص به قدری صفت اخلاقی ناپسندی است که اميرمؤمنان على عليه السّلام درباره اش فرمود: «بِئْسَ الرَّفِيقُ الْحِرْصُ؛[4] حرص، بد رفيقى است».
«حرص» در دنيا انسان را گرفتار رنج و خستگی و فرسودگی دايمى مى كند؛ چنانكه امام على عليه السّلام فرمود: «الْحِرْصُ مَطِيَّةُ التَّعَبِ؛[5] حرص مركب رنج و زحمت است». در تعبير ديگرى از آن حضرت آمده است: «الْحِرْصُ عَنَاءٌ مُؤَبَّدٌ؛[6] حرص مايه رنج و زحمت ابدى است». هر گاه كمى در احوال حريصان دقيق شويم و زندگى پر درد و رنج و مشقّت آنها را بررسى كنيم، متوجّه می شويم كه شب و روز مى دوند و اموالى را گردآورى مى كنند و بى آنكه از آن بهره اى بگيرند، رهایش مى كنند و مى روند.
انسان حريص هرگز سير نمى شود. او دائما براى جمع و اندوختن ثروت تلاش مى كند در حالی که خودش از آن بهره نمى گيرد. اميرمؤمنان على عليه السّلام در سخن پر معنایی در این باره مى فرمايد: «الْحَرِيصُ فَقِيرٌ وَ لَوْ مَلَكَ الدُّنْيَا بِحَذَافِيرِهَا؛[7] آدم حريص فقير است هرچند تمام دنيا را مالك شود».
تنها كسانى از غناى درون بهره مند مى شوند كه اسير حرص نباشند؛ همان گونه كه امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: «أَغْنَى الْغِنَى مَنْ لَمْ يَكُنْ لِلْحِرْصِ أَسِيراً؛[8] از همه بى نيازى ها بالاتر، بى نيازى كسى است كه اسير چنگال حرص نباشد».
حرص براى جمع آورى اموال دنيا سرانجام انسان را به هلاكت مى افكند؛ نه فقط هلاكت معنوى كه در بسيارى از اوقات هلاكت مادّى نيز به همراه دارد. در حديثى از رسول خدا صلّى الله عليه و آله مى خوانيم: «إِنَّ الدِّينَارَ وَ الدِّرْهَمَ أَهْلَكَا مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ وَ هُمَا مُهْلِكَاكُمْ؛[9] دينار و درهم (سكّه هاى طلا و نقره) پيشينيان شما را هلاك كردند، شما را نيز هلاك مى كنند».
آدم حريص روز به روز خود را گرفتارتر مى كند تا آنجا كه راه نجات را به روى خود مى بندد. چنانكه در مثال بسيار جالبى در كلمات امام باقر عليه السّلام آمده است: «مَثَلُ الْحَرِيصِ عَلَى الدُّنْيَا مَثَلُ دُودَةِ الْقَزِّ، كُلَّمَا ازْدَادَتْ مِنَ الْقَزِّ عَلَى نَفْسِهَا لَفّاً كَانَ ابْعَدَ لَهَا مِنَ الْخُرُوجِ حَتَّى تَمُوتَ غَمّاً؛[10] آدم حريص نسبت به دنيا مانند كرم ابريشم است كه هرچه بيشتر بر اطراف خود مى تند [و پيله را ضخيم تر مى كند] سخت تر مى تواند از آن خارج شود و سرانجام در درون پيله خود مى ميرد».
حرص و آز، شخصيّت انسان را در هم مى شكند و ارزش او را در انظار مردم پايين مى آورد؛ امام على عليه السّلام مى فرمايد: «الْحِرْصُ يَنْقُصُ قَدْرَ الرَّجُلِ وَ لَا يَزِيدُ فِي رِزْقِهِ؛[11] حرص قدر آدمى را پايين مى آورد، بى آنكه چيزى بر رزق او بيافزايد».
در حديثى امام صادق عليه السّلام درباره حرص و آفات آن فرمود: «لَا تَحْرِصْ عَلَى شَيْءٍ لَوْ تَرَكْتَهُ لَوَصَلَ إِلَيْكَ وَ كُنْتَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى مُسْتَرِيحاً مَحْمُوداً بِتَرْكِهِ وَ مَذْمُوماً بِاسْتِعْجَالِكَ فِي طَلَبِهِ وَ تَرْكِ التَّوَكُّلِ عَلَيْهِ وَ الرِّضَا بِالْقَسَ،مِ فَإِنَّ الدُّنْيَا خَلَقَهَا اللَّهُ تَعَالَى بِمَنْزِلَةِ الظِّلِّ إِنْ طَلَبْتَهُ أَتْعَبَكَ وَ لَا تَلْحَقُهُ أَبَداً وَ إِنْ تَرَكْتَهُ تَبِعَكَ وَ أَنْتَ مُسْتَرِيحٌ قَالَ النَّبِيُّ (ص): الْحَرِيصُ مَحْرُومٌ وَ هُوَ مَعَ حِرْمَانِهِ مَذْمُومٌ فِي أَيِّ شَيْءٍ كَانَ وَ كَيْفَ لَا يَكُونُ مَحْرُوماً وَ قَدْ فَرَّ مِنْ وَثَاقِ اللَّهِ تَعَالَى عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَالَفَ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى: "الَّذي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ"[12]؛[13] حريص مباش به چيزى كه اگر آن را ترك كرده و دنبال نكنى به تو مى رسد و در پيشگاه خداوند متعال در خوشى و آسايش فكرى بوده و مورد توجّه و لطف او قرار خواهى گرفت و در صورتى كه از خود حرص نشان دادى از سه جهت نزد خداوند متعال مؤاخذه خواهى شد، شتاب و حرص در تحصيل چيزى كه نبايد شتاب كرد، ترك توكّل در موردى كه بايد به خدا واگذاشت، عدم رضايت به داده و قسمت خدا، آگاه باش كه دنيا مانند سايه است، همان طور كه سايه به تبع شخص پديد مى آيد و تابع انسان است و خواه ناخواه از انسان جدا نمى شود، انسان نبايد در پى و پيرو دنيا باشد، رسول اكرم صلّى الله عليه و آله فرمود: سرانجام شخص حريص محروم مى شود. انسان حريص گذشته از محروميّتى كه دارد از نظر پروردگار ناپسند است، زيرا بر خلاف دستور الهى رفتار كرده است که فرمود: "همان كسى است كه شما را آفريد، سپس روزى داد، بعد مى ميراند، سپس زنده مى كند"».
سپس حضرت در ادامه فرمود: «وَ الْحَرِيصُ بَيْنَ سَبْعِ آفَاتٍ صَعْبَةٍ فِكْرٍ يَضُرُّ بَدَنَهُ وَ لَا يَنْفَعُهُ وَ هَمٍّ لَا يَتِمُّ لَهُ أَقْصَاهُ وَ تَعَبٍ لَا يَسْتَرِيحُ مِنْهُ إِلَّا عِنْدَ الْمَوْتِ وَ يَكُونُ عِنْدَ الرَّاحَةِ أَشَدَّ تَعَباً وَ خَوْفٍ لَا يُورِثُهُ إِلَّا الْوُقُوعَ فِيهِ وَ حُزْنٍ قَدْ كَدَّرَ عَلَيْهِ عَيْشَهُ بِلَا فَائِدَةٍ وَ حِسَابٍ لَا مَخْلَصَ لَهُ مَعَهُ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ تَعَالَى إِلَّا أَنْ يَعْفُوَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ وَ عِقَابٍ لَا مَفَرَّ لَهُ مِنْهُ وَ لَا حِيلَةَ؛[14] آدم حریص در میان هفت آفت گرفتار است: اندیشه ای که بدنش را فرسوده می سازد و سودی به او نمی رساند، و اندوهی که هرگز به نهایت مقصودش نمی رسد، و رنجی که جز هنگام مرگ از آن آسایش نمی یابد و در وقت آسودگی، سخت ترین رنج برای اوست، و ترسی که جز در هنگام مرگ برایش چیزی به بار نمی آورد و در وقت آسودگی باز هم بر رنجش می افزاید، و مشقتی که رهایی از آن جز با درافتادن در خودِ آن نیست، و اندوهی که زندگی اش را بی هیچ فایده ای تیره و تلخ می کند، و حسابی [الهی] که راه گریزی از عذاب خدا با آن ندارد، مگر آنکه خداوند متعال از او درگذرد، و کیفری که نه راه فرار از آن دارد و نه هیچ چاره ای».
در پايان حديث امام صادق عليه السّلام فرموده است: «وَ الْحِرْصُ مَاءٌ يَجْرِي فِي مَنَافِذِ غَضَبِ اللَّهِ تَعَالَى وَ مَا لَمْ يُحْرَمِ الْعَبْدُ الْيَقِينَ لَا يَكُونُ حَرِيصاً وَ الْيَقِينُ أَرْضُ الْإِسْلَامِ وَ سَمَاءُ الْإِيمَانِ؛[15] صفت حرص آبى است كه در مجارى غضب خداوند متعال جارى مى شود [و در جايى كه غضب و قهر خداوند متعال جريان مى يابد، حرص هم ظهور مى كند] و تا بنده اى از يقين دور و محروم نشده است به صفت حرص مبتلا نخواهد شد و يقين زمين اسلام و آسمان ايمان است».
آنچه از این احادیث به دست می آید این است که حرص پيامدهاى بسيار خطرناك و زيان بارى دارد، انسان را از خدا دور مى كند، شخصيّت او را در نظرها در هم مى شكند و آرامش را از او می گيرد. انسان به خاطر حرص، به گناهان بزرگ ديگرى آلوده مى شود، روز به روز از سعادت دورتر مى گردد و همچون بنده اى اسير و ذليل و گرفتار مى شود و در يك كلمه دين و دنياى او تباه مى گردد.[16]
منبع: اخلاق در قرآن
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.