اسباب و انگيزه هاى غضب
اسباب و انگيزه هاى غضب چيست؟
غضب و خشم پديده روحى پيچيده اى است كه از عوامل و انگيزه هاى مختلف سرچشمه مى گيرد؛ از جمله: قضاوت هاى عجولانه؛ كمى ظرفيت؛ تكبر و خود برتربينى؛ حسد و كينه توزى؛ حرص و دنياپرستى.
غضب و خشم پديده روحى پيچيده اى است كه از عوامل و انگيزه هاى مختلف سرچشمه مى گيرد؛ از جمله: قضاوت هاى عجولانه؛ كمى ظرفيت؛ تكبر و خود برتربينى؛ حسد و كينه توزى؛ حرص و دنياپرستى.
اين رذيله اخلاقى، همانند رذائل ديگر از سرچشمه هاى متعددى نشأت مى گيرد. سرچشمه هایی مانند: آلودگى درون و برون؛ همنشينى با بدان؛ زندگى در محيط هاى فاسد؛ حسد و كينه توزى و تكبر و غرور؛ عقده حقارت؛ تبرئه خود؛ ضعف ايمان. در حديثى از اميرمؤمنان على عليه السلام مى خوانيم: «الشَّرِيرُ لَا يَظُنُ بِأَحَدٍ خَيْراً لِأَنَّهُ لَا يَرَاهُ إِلَّا بِطَبْعِ نَفْسِهِ؛ آدم بد به هيچ كس گمان خوب نمى برد، زيرا ديگران را همچون خود مى پندارد».
امام جواد(ع) که از مدینه به بغداد احضار شده بود، در حضور معتصم خلیفه عباسی وقت و در میان بزرگان، در عین جوانی در باب مساله ای فقهی نظری داد که مورد پذیرش همگان و موجب شرمندگی قاضی بغداد شد. چند روز بعد قاضی بغداد نزد معتصم رفت و با این استدلال که تایید امام جواد(ع) به عنوان بارزترین مخالف حکومت عباسی توسط خلیفه در ماجرای آن مساله فقهی برای حکومت خلیفه بسیار گران تمام می شود، او را به کشتن امام جواد تحریک کرد. سرانجام معتصم امام جواد(ع) را مسموم و شهید کرد.
محور قبولى عمل، «اخلاص» است، على(ع) فرمودند: «قبول نمى شود از عمل تو مگر عملى كه در آن اخلاص داشته باشى». عملى كه از روی اخلاص باشد، ميوه اش بهشت است و عملى كه از روی ریا و سمعه و ... باشد، زقّوم جهنمى به همراه دارد. در روایات است که خداوند به عمل مخلصانه نگاه مى كند، گرچه از انسانى شقىّ صادر شود.
از منظر امام علی(ع) بهترین راه درمان «غیبت» این است که توجه كند اگر عيب و گناهى را كه به ديگرى نسبت مى دهد در وجود خودش نیست، خدا را شكر گويد، شكرى كه او را از عيبجويى باز دارد، و اگر خود گناهکار است سزاوار نيست به گناه ديگران بپردازد. در واقع امام می خواهد انگیزه های غیبت در انسان را بخشکاند تا بیماری روحی انسان کاملاً درمان شود. انگيزه هايی مانند حسد، خودخواهى، غرور و كبر، كينه توزى، دنياپرستى، رياكارى، انتقام جويى و استهزاء که با از بين رفتن آنها تمايل به غيبت نیز از بین می رود.
قرآن، مسلمانان را از برقرار كردن دوستى با دشمنان خدا به علت كينه توزى ها و اذيّت و آزارهاى آنها با دست و زبان بر حذر مى دارد؛ لکن مسلمين موظّف اند در برابر هر فرد يا گروه و جمعيّتى كه موضع خصمانه با آنها ندارد و بر ضدّ اسلام و مسلمين قيام نكرده و دشمنان اسلام را يارى ندهد، راه مسالمت آميز در پيش گيرند، خواه از مشركان باشد يا اهل كتاب! حتّى اگر جمعيّت يا كشورى در صف دشمنان بوده؛ اما تغيير موضع داده مسلمانان بايد آنها را بپذيرند.
الإمامُ علىٌّ(عليه السلام)
إيّاکَ أَنْ تُخْدَعَ عَن دارِ الْقَرارِ
مبادا از سراى باقى غافل مانى
ميزان الحکمه، جلد 1، ص 54