انگيزه‏ هاى صبر و شكيبايى‏

انگيزه‏ هاى صبر و شكيبايى چيست؟‏

هر قدر «ايمان» انسان به حكمت و رحمت پروردگار بيشتر باشد، صبر انسان نيز بيشتر خواهد شد.  تكرار حوادث و مشكلات به تدريج فضيلت صبر را با «ممارست» در او به وجود مى آورد.  توجّه به ماهيّت حواث و مشکلات دنيا و توجّه به جايگاه صبر در رسيدن به مواهب مادى و معنوى و نيز توجه به اين حقيقت كه بی صبری مانع توفیق است، آمادگى بيشترى براى صبر و شكيبايى ايجاد می کند.  يكى ديگر از انگيزه ‏هاى صبر و عوامل پرورش آن، هم شكل ساختن خود با صابران است.  همچنين هر اندازه ظرفيت و شخصيت انسان بيشتر شود، صبر و شكيبايى او افزون مى گردد.

آثار و پيامدهاى صبر

صبر چه آثار و پيامدهايی دارد؟

صبر، مقدمه رسیدن به مقامات عالی است.  كليد اصلى پيروزى ها، صبر و شكيبايى است.  صبر قدرت آفرين است‏.  صبر شخصیت ساز است.  صبر نيروى مقاومت را افزايش مى دهد.  صبر دعوت به طرفدارى از حق مى كند.  هيچ كار بدون صبر سامان نمى يابد.  صبر، حرّيّت و آزادگى به انسان می دهد.  صبر و شكيبايى از نظر بهداشت و سلامت جسم نيز فوق العاده مؤثر است؛ افراد ناشكيبا عمرى كوتاه و توأم با انواع بيمارى ها دارند كه مهم ترين آنها بيمارى هاى قلبى و عصبى است. در حالى كه شكيبايان از عمر طولانى و توأم با سلامت نسبى برخوردارند.

فضیلت و جایگاه صبر در آیات قرآن

صبر در آیات قرآن چه جایگاهی دارد؟

«صبر» از مهمترين اركان ايمان است. لذا در حدود هفتاد آيه قرآن، از صبر سخن به ميان آمده كه بيش از ده مورد آن به شخص پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله اختصاص دارد. هيچ يك از فضايل انسانى، به اين اندازه مورد تأكيد قرار نگرفته است. اين نشان مى دهد كه قرآن، براى اين فضيلت اخلاقى و عملى اهمّيّت فراوانى قائل است و آن را عصاره همه فضيلت ها و خمير مايه همه سعادت ها و ابزار وصول به هر گونه خوشبختى و سعادت مى داند.

فضیلت و جایگاه صبر در روایات اسلامی

صبر در روایات اسلامی چه جایگاهی دارد؟

به گفته بعضى از علماى اخلاق، رواياتى كه درباره فضيلت صبر و شكيبايى از معصومين عليهم السلام به ما رسيده، بيش از آن است كه به شمارش در آيد. در برخى از كتب كه درباره صبر تأليف يافته، نزديك به 900 حديث از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام در اين باره آمده است.

فلسفه صبر؟

فلسفه صبر چيست؟

ضامن اجراى تمام كارهاى خير، صبر است. با صبر مى توان به اهداف عالى رسيد. صبر عامل بازدارنده از گناه است. صبر روزنه امید را در دل زنده نگه می دارد. علم و دانش آموزى، ثمره صبر است. كشف آثار هستى و عبرت گرفتن از آنها نياز به صبر دارد.

انواع صبر؟

صبر در بیان بزرگان اسلام و علمای اخلاق چه انواعی دارد؟

در بسيارى از گفتارها و نوشتارهای علماى اخلاق و بزرگان اسلام، «صبر» به سه شاخه تقسيم شده است:

1. صبر بر اطاعت؛   2. صبر بر معصيت؛   3. صبر بر مصيبت.

بزرگان اخلاق، اين تقسيم سه گانه را از روايات اسلامى گرفته اند؛ همانند روايتى كه از پيامبر اسلام (ص) نقل شده است: «الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ: صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ، وَ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ، وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِيَةِ».

تناقض توصیه به «کار و تولید» با توصیه به «زهد و توکّل» در اسلام!!

آیا این یک تناقض آشکار نیست که اسلام از طرفی به کار و تلاش و تولید بیشتر توصیه می کند و از طرف دیگر به زهد و توکّل و دوری از آرزوهای دراز؟

در آموزه های اسلامی، کار یک جهاد بزرگ اجتماعی و مذهبی است. با اين وجود این برنامه حرکت آفرین اسلامی منافاتي با دستوراتی همانند زهد و توکّل و پرهیز از آرزوهای دراز و بی اعتنایی به دنیا ندارد؛ چون مفاهیمی مانند زهد، توکّل، طول امل و ... آنچنان مسخ و تحریف گشته و با سلیقه های شخصی کوته بینان آمیخته شده که چهره سازنده آنها را در اذهان عمومی کاملا دگرگون کرده، و بسیاری از مردم به ظاهر مسلمان این مفاهیم را پوششی برای نارسائی ها، تنبلي ها و کوته نگري های خود قرار داده اند و ... .

نجات و بهشت رفتن انسان گنهکار به صرف گریه بر امام حسین(ع)!؟

چه توجیهی دارد که یک نفر تمام عمر گناه و معصیت کند و با گریستن برای امام حسین(ع) و یک اشک به بهشت برود؟!

اینکه آدمی مشمول شفاعت و درک ثواب عزاداری امام حسین(ع) باشد، شرایط و ضوابطی دارد که مهم ترین آنها رعایت «تقوای الهی» است. یعنی حدود الهی را که چیزی جز «انجام واجبات و ترک محرمات» نیست، رعایت کند. هیچ عمل مستحبی ولو دارای ثواب زیاد، نمی تواند خسران ترک واجب یا ارتکاب حرام را جبران کند؛ به خصوص اگر در این بین «حق الناس» ضایع شود.
اصولا ثواب هاى‏ عظيم و پاداش‏هاى فوق العاده ای که در احادیث برای عزاداری امام حسین(ع) بیان شده، از آن كسانى است كه عارف به حق ایشان باشند و بدانند آن حضرت براى چه هدفى قيام كرد و در چه راهى شربت شهادت نوشيد و در مسير اهداف آن بزرگوار قرار گيرند.
ضمن اینکه «مداومت» بر گناه به امید واهی جبران آن در عزاداری و امید واهی به شفاعت، بعداز مدتی ممکن است «توفیق عزاداری» را نیز از او سلب کند. بسیاری از گناهان انسان را از جاده مستقیم الهی خارج می سازند و به کوره راه های كفر و عناد با اهل بیت(ع) می کشانند.

منافات دعا با مقام رضا و تسليم بر اراده الهی؟!

آیا دعا کردن با مقام رضا و تسلیم در برابر اراده الهی منافات دارد؟!

رضایت و تسلیم باید بر قضای الهی باشد و قضای الهی نیز بر اساس استعدادها و لیاقت هایی که هر شخص از خود نشان می دهد شکل می گیرد و جریان می یابد. «دعا» به تصریح آموزه های اهل بیت(ع) یکی از مؤثرترین عواملی است که مواهب الهی را به شخص جلب می کند. زیرا دعاکننده بعد از آن که نهایت کوشش خود را در استفاده از همه وسایل موجود به کار می بندد، آن جا که دیگر کاری از دستش بر نمی آید و به نقطه بن بست رسید، به در خانه خدا می رود و با توجه و توکل و تکیه بر خدا، فراهم شدن اسباب و عواملِ خارج از دایره قدرت انسانی را از وی طلب می کند و با همین توکل و تکیه است که تسلیم قضای الهی می شود.

معنای صبر؟

معنای صبر چيست؟

واژه صبر در اصل لغت به معنى «حبس» و نگهدارى است و سپس معانى جديدى گرفته است. انسان وقتى در مقابل شهوات و مشكلات مقاومت كرد و نفس را از تعرض آنها حبس كرد، در فرهنگ قرآن و روايات «صبر و استقامت» بر آن اطلاق شده است. بنابراين صبر در لغت به معنای استقامت است. راغب اصفهانى در كتاب «مفردات» می گويد: «صبر كنترل نفس در تنگنا [و استقامت آن در انواع شدائد و مشكلات] است».

 

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

قالَ الباقر عليه السّلام :

بَلا فى اِثْنَيْنِ مِنْ اَصْحابِهِ قالَ: فَلمّا مَرَّبِها تَرَقْرَقَتْ عَيْناهُ لِلْبُکاءِ ثُمَّ قالَ: هذا مَناخُ رِکابِهِمْ وَ هذا مُلْقى رِحالِهِمْ وَهيهُنا تُهْراقُ دِماؤُهُمْ، طوبى لَکِ مِنْ تُرْبَةٍ عَلَيْکِ تُهْراقُ دِماءُ الاحِبَّةِ.

بحارالانوار، ج 44، ص 258